ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کاهش اضطراب در سایه تزریق واکسن کرونا
سعید معدنی
جامعهشناس
استمرار و تداوم ظهور و حضور برخی از پدیدهها در جامعه، خستگی افراد جامعه را بهدنبال خواهد داشت. بهطوری که حتی ممکن است میزان رعایت موارد مربوط به کنترل آنها خود به خود در میان مردم کاهش یابد. بیماری کرونا هم پدیدهای از همین دست است. در شرایطی که بیش از یکسال از شیوع بیماری در جامعه میگذرد، با وجود افزایش هشدارها و حتی تشدید محدودیتها برای کاهش آمار ابتلا و مرگ و میر ناشی از این بیماری در جامعه با نوعی عادی انگاری و عدم رعایت پروتکلها مواجه هستیم. البته عوامل دیگری نیز در این مسأله نقش دارند. ریشه بسیاری از مشکلات به اقتصاد بازمیگردد. بودجه اقتصادی افراد جامعه برای اینکه بتوانند پروتکلها را رعایت کنند و در خانه بمانند، محدود است. از اینرو آنها پس از مدتی درخانه ماندن برای کسب درآمد اقتصادی، فعالیت خود را در جامعه از سر میگیرند. بخصوص در کشور ما که هزینه زندگی بالاست و حتی شاغلین هم شغل دوم و سوم دارند، حضور افراد در جامعه امری اجتنابناپذیر است. بنابراین میتوان گفت عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی و کنترل بیماری از سوی مردم دو دلیل مهم دارد، یکی طولانی شدن حضور بیماری در جامعه و دیگری نیاز اقتصادی. اما این اتفاق بهدلایل دیگری هم روی میدهد که از میان آنها میتوان به گسترش شایعه در جامعه اشاره کرد. هنگامی که یک فرد شناخته شده در جامعه مثلاً یک سلبریتی از دروغ بودن کرونا یا مسائل مربوط به آن در جامعه سخن میگوید ناخودآگاه تأثیری جبرانناپذیر بر افکار بخشی از جامعه برجای میگذارد. عامل دیگر فریب خود است. برخی از افراد جامعه به نوعی خود را فریب میدهند به این معنا که با خود میگویند اگر مرگ و میر وجود دارد چرا در اطراف ما نیست. این گروه از جامعه احساس میکنند این همه تبلیغات و شدت بیماری درست نیست، بنابراین نیازی هم به رعایت هشدارها و توصیههای مکرر نهادهای بهداشتی کشور وجود ندارد. همه این موارد در دراز مدت به شکل ناخودآگاه در ذهن جامعه تأثیر میگذارد و در بازه زمانی طولانی باعث میشود که شهروندان پروتکلهای بهداشتی را رعایت نکنند و نسبت به هشدارها بیتوجه باشند. در چنین شرایطی دیگر توصیه و نصیحت کارساز نیست. مردم دیگر از توصیهها خسته شدهاند. حالا دیگر وقت اقدام عملی است. در این برهه زمانی بهترین اقدام عملی که جهانیان هم پیش رو قرار دادهاند واکسیناسیون است. واکسیناسیون میتواند با افزایش سطح ایمنی افراد جامعه تا حدود بسیاری استرسها و اضطرابهای ناشی از شیوع این بیماری را در جامعه کاهش دهد. متأسفانه با اینکه ایران کانون کرونا در خاورمیانه بوده و قبل از بسیاری از کشورها به این ویروس آلوده شد اما با تأخیر و دیرتر از بقیه کشورها واکسیناسیون را آغاز کرد. در شرایطی که کشورهایی مانند امارات تزریقات میلیونی داشتهاند تأخیر در تزریق واکسیناسیون در ایران بسیار استرس آور است. حقیقت این است که بیش از یکسال از شیوع این بیماری در کشور میگذرد پس ما باید فارغ از همه ملاحظات برای نجات جامعه و سلامتی مردم در تزریق واکسن پیشقدم میشدیم و از هر کشوری واکسن وارد میکردیم. البته موضوع واکسیناسیون هم خالی از بحث و حاشیه نیست. هراس از واکسن و انتقاد از تزریق موضوعی است که این روزها بسیار به چشم میخورد. اما هراس از واکسن در جامعه امری طبیعی است و در هر جامعهای اتفاق میافتد. حقیقت این است که هنگامی که کادر درمان یک جامعه واکسن تزریق میکنند باید نسبت به مؤثر بودن واکسن اطمینان حاصل کرد، چون این گروه از جامعه نسبت به سایرین آگاهی بیشتری درمورد بیماری کرونا دارند. بنابراین تبلیغات صحیح میتواند تنش و مقاومت ایجاد شده نسبت به این موضوع را در جامعه از بین ببرد.
جامعهشناس
استمرار و تداوم ظهور و حضور برخی از پدیدهها در جامعه، خستگی افراد جامعه را بهدنبال خواهد داشت. بهطوری که حتی ممکن است میزان رعایت موارد مربوط به کنترل آنها خود به خود در میان مردم کاهش یابد. بیماری کرونا هم پدیدهای از همین دست است. در شرایطی که بیش از یکسال از شیوع بیماری در جامعه میگذرد، با وجود افزایش هشدارها و حتی تشدید محدودیتها برای کاهش آمار ابتلا و مرگ و میر ناشی از این بیماری در جامعه با نوعی عادی انگاری و عدم رعایت پروتکلها مواجه هستیم. البته عوامل دیگری نیز در این مسأله نقش دارند. ریشه بسیاری از مشکلات به اقتصاد بازمیگردد. بودجه اقتصادی افراد جامعه برای اینکه بتوانند پروتکلها را رعایت کنند و در خانه بمانند، محدود است. از اینرو آنها پس از مدتی درخانه ماندن برای کسب درآمد اقتصادی، فعالیت خود را در جامعه از سر میگیرند. بخصوص در کشور ما که هزینه زندگی بالاست و حتی شاغلین هم شغل دوم و سوم دارند، حضور افراد در جامعه امری اجتنابناپذیر است. بنابراین میتوان گفت عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی و کنترل بیماری از سوی مردم دو دلیل مهم دارد، یکی طولانی شدن حضور بیماری در جامعه و دیگری نیاز اقتصادی. اما این اتفاق بهدلایل دیگری هم روی میدهد که از میان آنها میتوان به گسترش شایعه در جامعه اشاره کرد. هنگامی که یک فرد شناخته شده در جامعه مثلاً یک سلبریتی از دروغ بودن کرونا یا مسائل مربوط به آن در جامعه سخن میگوید ناخودآگاه تأثیری جبرانناپذیر بر افکار بخشی از جامعه برجای میگذارد. عامل دیگر فریب خود است. برخی از افراد جامعه به نوعی خود را فریب میدهند به این معنا که با خود میگویند اگر مرگ و میر وجود دارد چرا در اطراف ما نیست. این گروه از جامعه احساس میکنند این همه تبلیغات و شدت بیماری درست نیست، بنابراین نیازی هم به رعایت هشدارها و توصیههای مکرر نهادهای بهداشتی کشور وجود ندارد. همه این موارد در دراز مدت به شکل ناخودآگاه در ذهن جامعه تأثیر میگذارد و در بازه زمانی طولانی باعث میشود که شهروندان پروتکلهای بهداشتی را رعایت نکنند و نسبت به هشدارها بیتوجه باشند. در چنین شرایطی دیگر توصیه و نصیحت کارساز نیست. مردم دیگر از توصیهها خسته شدهاند. حالا دیگر وقت اقدام عملی است. در این برهه زمانی بهترین اقدام عملی که جهانیان هم پیش رو قرار دادهاند واکسیناسیون است. واکسیناسیون میتواند با افزایش سطح ایمنی افراد جامعه تا حدود بسیاری استرسها و اضطرابهای ناشی از شیوع این بیماری را در جامعه کاهش دهد. متأسفانه با اینکه ایران کانون کرونا در خاورمیانه بوده و قبل از بسیاری از کشورها به این ویروس آلوده شد اما با تأخیر و دیرتر از بقیه کشورها واکسیناسیون را آغاز کرد. در شرایطی که کشورهایی مانند امارات تزریقات میلیونی داشتهاند تأخیر در تزریق واکسیناسیون در ایران بسیار استرس آور است. حقیقت این است که بیش از یکسال از شیوع این بیماری در کشور میگذرد پس ما باید فارغ از همه ملاحظات برای نجات جامعه و سلامتی مردم در تزریق واکسن پیشقدم میشدیم و از هر کشوری واکسن وارد میکردیم. البته موضوع واکسیناسیون هم خالی از بحث و حاشیه نیست. هراس از واکسن و انتقاد از تزریق موضوعی است که این روزها بسیار به چشم میخورد. اما هراس از واکسن در جامعه امری طبیعی است و در هر جامعهای اتفاق میافتد. حقیقت این است که هنگامی که کادر درمان یک جامعه واکسن تزریق میکنند باید نسبت به مؤثر بودن واکسن اطمینان حاصل کرد، چون این گروه از جامعه نسبت به سایرین آگاهی بیشتری درمورد بیماری کرونا دارند. بنابراین تبلیغات صحیح میتواند تنش و مقاومت ایجاد شده نسبت به این موضوع را در جامعه از بین ببرد.
«افایتیاف» و چشم انداز ایران
سیدمحمد صدر
دیپلمات پیشین
ارائه هر چشماندازی از آینده سیاست خارجی ایران، باید ناظر بر وضعیتی باشد که امروز در آن قرار داریم. چراکه زمین و زمینه فعلی، درست همان جایی است که بذر سیاست خارجی در آن کاشته شده و در آینده -اینجا در 1400- به بار مینشیند. مطابق این رویکرد، آینده سیاست خارجی ایران درگیر دو مسألهای است که امروز هم با آن مواجه هستیم؛ یکی برجام و دیگری مسأله «افایتیاف» البته این دو مقوله، باوجود تأثیر تعیین کننده در آینده سیاست خارجی ایران، دو تفاوت عمده و مهم دارند. در مسأله برجام، اینکه سمت و سوی سیاست خارجی ایران چه خواهد بود، به نوع کنش و عقلانیت سایر بازیگران، بویژه اروپا و امریکا بستگی دارد. اما «افایتیاف» مسألهای است که صرفاً نوع انتخاب ایران آینده روابط اقتصادی و بانکی را با جهان، بویژه کشورهایی چون روسیه و چین تعیین خواهد کرد. بهطور کلی سیاست خارجی برای هر کشور، عرصهای با بازیگران متعدد، دوطرفه یا چندطرفه است. در این صورت، اینکه عملکرد سایر طرفهای تأثیرگذار منصفانه و مبتنی بر منفعت دوطرفه است یا دشمنی یکطرفه، نقش مهمی در تعیین آینده سیاست خارجی دارد.
برای ایران در 1400، یکی از عوامل تعیین کننده، مسأله برجام و نوع بازی کنشگران اروپایی و امریکایی است.
پساز آنکه در دولت آقای احمدینژاد، مسأله هستهای ایران به یک بحران امنیتی تبدیل شد و شش قطعنامه تحریمی هم بهدنبال آن آمد، آقای ظریف و دوستان او در دولت یازدهم توانستند پس از 18 ماه مذاکره، توافق برجام را به ثمر برسانند. این توافق، برد-برد بود، به این معنی که هم ایران را از زمره تهدید امنیتی بینالمللی خارج کرد و مناسبات اقتصادی ایران و جهان را عادی کرد و هم بار دیگر به دنیا ثابت کرد که فعالیتهای هستهای ایران صلحآمیز است. نقطه کلیدی دستیابی به این توافق، حرکت همه طرفها براساس منافع مشترک و احترام متقابل بود. اما پس از خروج یکجانبه دولت ترامپ از برجام، اروپاییها هم باوجود اظهارات و لفاظیها، در عمل تعهدات خود را در برجام زیر پا گذاشتند و هیچ یک از آنها را عملی نکردند. بنابراین، در زمینه سیاست خارجی و مشخصاً درباره برجام، یک دوره عدم موفقیت، سپس یک دوره موفقیت منتهی بهبرجام و بار دیگر دوره عدم موفقیت ترامپ را شاهد هستیم. توضیح این نکته ضروری است که عدم موفقیت در دوره اخیر، نه ناشی از عملکرد ایران، بلکه ناشی از عملکرد اروپا و امریکا بود. امروز نیز هر پیشبینی درباره این فرایند، به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد. بهعبارت دیگر، اگر مانند 18 ماه مذاکرات هستهای، اروپا و امریکا خواستار یک مذاکره یا توافق مبتنی رویکرد برد-برد باشند، میتوان این مسأله را حل کرد. درغیر این صورت، این رفتار مخرب سیاست خارجی ایران را به سمت دیگری متمایل خواهد کرد.
در این میان، باید به این نکته توجه داشت که حل مسأله هستهای ایران، اولویت نخست سیاست خارجی امریکا نیست. اولویت نخست سیاست خارجی این کشور دولت چین است که مطابق پیشبینیها در 10 سال آینده خواهد توانست به لحاظ اقتصادی و فناوری امریکا را پشت سر بگذارد. مسأله دوم سیاست خارجی امریکا، روسیه است که به لحاظ نظامی با این کشور برابری میکند و اولویت سوم امریکا نیز تأمین امنیت و تأمین نفت و انرژی اسرائیل است.
عامل دیگر تأثیرگذار بر آینده سیاست خارجی ایران، نوع رابطه با کشورهای عربی بویژه کشورهای حاشیه خلیجفارس است. ایالات متحده از ابتدای انقلاب تلاش داشت به این کشورها بقبولاند که دشمن شما نه اسرائیل، بلکه جمهوری اسلامی است که میخواهد انقلاب اسلامی خود را در کشورهای عربی به نتیجه برساند. تا پایان دولت اصلاحات امریکا موفق نشده بود این سیاست را به نتیجه برساند، اما متأسفانه عملکرد دولت احمدینژاد به مرور زمان این سیاست امریکا را با موفقیت روبهرو کرد، به گونهای که به مرور اعتماد کشورهای عربی به جمهوری اسلامی کاهش یافت تا اینکه در نهایت با پادشاهی سلمان و ولیعهد محمد پسر او در عربستان سعودی، این پازل کامل شد. مجموعه این عوامل، یعنی عملکرد و رویکرد اروپا و امریکا، اولویتگذاری این کشورها نیز رویکرد و عملکرد کشورهای عربی در آینده سیاست خارجی ایران نقشی تعیین کننده دارند. در این میان برخی طرفها در ایران بر سیاست رو به شرق تأکید میکنند و خواستار نزدیکی بیشتر ایران به روسیه و چین هستند،اما همین عده از این واقعیت غفلت میورزند که عملکرد ایران در آینده روابط با روسیه و چین به رویکرد و تصمیم ما در زمینه «افایتیاف» بستگی دارد. اینجا، ما دیگر شاهد بازیگران متعدد نیستیم، بلکه تنها تصمیم جمهوری اسلامی ایران است که تعیین کننده خواهد بود.
بنابراین اگر «افایتیاف» تصویب نشود و در کنار آن مسأله برجام هم به نتیجه نرسد، چشمانداز خوبی در سیاست خارجی ایران نخواهیم داشت. زیرا در صورت به نتیجه نرسیدن برجام، برخی کشورها برای انزوای سیاسی و بینالمللی ایران تلاش خواهند کرد و در صورت تصویب نشدن «افایتیاف» هم یک انزوای اقتصادی و بانکی به کشور تحمیل میشود، البته به دست خودمان.
دیپلمات پیشین
ارائه هر چشماندازی از آینده سیاست خارجی ایران، باید ناظر بر وضعیتی باشد که امروز در آن قرار داریم. چراکه زمین و زمینه فعلی، درست همان جایی است که بذر سیاست خارجی در آن کاشته شده و در آینده -اینجا در 1400- به بار مینشیند. مطابق این رویکرد، آینده سیاست خارجی ایران درگیر دو مسألهای است که امروز هم با آن مواجه هستیم؛ یکی برجام و دیگری مسأله «افایتیاف» البته این دو مقوله، باوجود تأثیر تعیین کننده در آینده سیاست خارجی ایران، دو تفاوت عمده و مهم دارند. در مسأله برجام، اینکه سمت و سوی سیاست خارجی ایران چه خواهد بود، به نوع کنش و عقلانیت سایر بازیگران، بویژه اروپا و امریکا بستگی دارد. اما «افایتیاف» مسألهای است که صرفاً نوع انتخاب ایران آینده روابط اقتصادی و بانکی را با جهان، بویژه کشورهایی چون روسیه و چین تعیین خواهد کرد. بهطور کلی سیاست خارجی برای هر کشور، عرصهای با بازیگران متعدد، دوطرفه یا چندطرفه است. در این صورت، اینکه عملکرد سایر طرفهای تأثیرگذار منصفانه و مبتنی بر منفعت دوطرفه است یا دشمنی یکطرفه، نقش مهمی در تعیین آینده سیاست خارجی دارد.
برای ایران در 1400، یکی از عوامل تعیین کننده، مسأله برجام و نوع بازی کنشگران اروپایی و امریکایی است.
پساز آنکه در دولت آقای احمدینژاد، مسأله هستهای ایران به یک بحران امنیتی تبدیل شد و شش قطعنامه تحریمی هم بهدنبال آن آمد، آقای ظریف و دوستان او در دولت یازدهم توانستند پس از 18 ماه مذاکره، توافق برجام را به ثمر برسانند. این توافق، برد-برد بود، به این معنی که هم ایران را از زمره تهدید امنیتی بینالمللی خارج کرد و مناسبات اقتصادی ایران و جهان را عادی کرد و هم بار دیگر به دنیا ثابت کرد که فعالیتهای هستهای ایران صلحآمیز است. نقطه کلیدی دستیابی به این توافق، حرکت همه طرفها براساس منافع مشترک و احترام متقابل بود. اما پس از خروج یکجانبه دولت ترامپ از برجام، اروپاییها هم باوجود اظهارات و لفاظیها، در عمل تعهدات خود را در برجام زیر پا گذاشتند و هیچ یک از آنها را عملی نکردند. بنابراین، در زمینه سیاست خارجی و مشخصاً درباره برجام، یک دوره عدم موفقیت، سپس یک دوره موفقیت منتهی بهبرجام و بار دیگر دوره عدم موفقیت ترامپ را شاهد هستیم. توضیح این نکته ضروری است که عدم موفقیت در دوره اخیر، نه ناشی از عملکرد ایران، بلکه ناشی از عملکرد اروپا و امریکا بود. امروز نیز هر پیشبینی درباره این فرایند، به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد. بهعبارت دیگر، اگر مانند 18 ماه مذاکرات هستهای، اروپا و امریکا خواستار یک مذاکره یا توافق مبتنی رویکرد برد-برد باشند، میتوان این مسأله را حل کرد. درغیر این صورت، این رفتار مخرب سیاست خارجی ایران را به سمت دیگری متمایل خواهد کرد.
در این میان، باید به این نکته توجه داشت که حل مسأله هستهای ایران، اولویت نخست سیاست خارجی امریکا نیست. اولویت نخست سیاست خارجی این کشور دولت چین است که مطابق پیشبینیها در 10 سال آینده خواهد توانست به لحاظ اقتصادی و فناوری امریکا را پشت سر بگذارد. مسأله دوم سیاست خارجی امریکا، روسیه است که به لحاظ نظامی با این کشور برابری میکند و اولویت سوم امریکا نیز تأمین امنیت و تأمین نفت و انرژی اسرائیل است.
عامل دیگر تأثیرگذار بر آینده سیاست خارجی ایران، نوع رابطه با کشورهای عربی بویژه کشورهای حاشیه خلیجفارس است. ایالات متحده از ابتدای انقلاب تلاش داشت به این کشورها بقبولاند که دشمن شما نه اسرائیل، بلکه جمهوری اسلامی است که میخواهد انقلاب اسلامی خود را در کشورهای عربی به نتیجه برساند. تا پایان دولت اصلاحات امریکا موفق نشده بود این سیاست را به نتیجه برساند، اما متأسفانه عملکرد دولت احمدینژاد به مرور زمان این سیاست امریکا را با موفقیت روبهرو کرد، به گونهای که به مرور اعتماد کشورهای عربی به جمهوری اسلامی کاهش یافت تا اینکه در نهایت با پادشاهی سلمان و ولیعهد محمد پسر او در عربستان سعودی، این پازل کامل شد. مجموعه این عوامل، یعنی عملکرد و رویکرد اروپا و امریکا، اولویتگذاری این کشورها نیز رویکرد و عملکرد کشورهای عربی در آینده سیاست خارجی ایران نقشی تعیین کننده دارند. در این میان برخی طرفها در ایران بر سیاست رو به شرق تأکید میکنند و خواستار نزدیکی بیشتر ایران به روسیه و چین هستند،اما همین عده از این واقعیت غفلت میورزند که عملکرد ایران در آینده روابط با روسیه و چین به رویکرد و تصمیم ما در زمینه «افایتیاف» بستگی دارد. اینجا، ما دیگر شاهد بازیگران متعدد نیستیم، بلکه تنها تصمیم جمهوری اسلامی ایران است که تعیین کننده خواهد بود.
بنابراین اگر «افایتیاف» تصویب نشود و در کنار آن مسأله برجام هم به نتیجه نرسد، چشمانداز خوبی در سیاست خارجی ایران نخواهیم داشت. زیرا در صورت به نتیجه نرسیدن برجام، برخی کشورها برای انزوای سیاسی و بینالمللی ایران تلاش خواهند کرد و در صورت تصویب نشدن «افایتیاف» هم یک انزوای اقتصادی و بانکی به کشور تحمیل میشود، البته به دست خودمان.
پنجشنبههای افتتاح نمایی نزدیکتر از خط مقدم جنگ اقتصادی
علیرضا معزی
معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهوری
اینک و در پایان سال 99، رویـــداد منظــم و مســتمر افتتـــــاح طرحهـــای ملـــی یا همان پنجشنبههای افتتاح که به تناســب عنوان سال «تدبیر و امید برای جهش تولید» نام گرفت، بیش از هر چیز یک «نماد» است؛ نمادی روشن از ایستادگی دولت و ملت در سختترین سال و در مهیبترین تنگناهایی که بر یک کشور میتوانست تحمیل شود. سال 99 به تمامی با کرونا و تحریم گذشت و به همین سبب، «جهش تولید» با افتتاح بدون توقف پروژهها در این سال سخت، رخدادی قابل تأمل بود، رخدادی با پیام رسا از تمام جغرافیای وطن، پیام رسای تسلیمناپذیری ایران.
جنگ اقتصادی تحمیلی، واقعیت تلخ کشور ما و عالمگیری کرونا پدیده دردناک جهان ماست اما اگر قرار باشد در کنار تمام تبعات فرساینده و ناخوشایند توأمانی تحریم و بیماری، یک کلانتصویر، قامت زخمی اما ایستاده ایران را به رخ بکشد، افتتاح مکرر پروژههایی است که حتی در روزگار عادی ایران نیز، اتفاقی مهم و یا حتی تاریخی محسوب میشدند.
دولتی که میتواند خالق زنجیره اینچنین از طرحها و ابرپروژهها باشد، دولتی که میتواند «بیدبلند» را به سرانجام برساند و بالاخره و پس از سالها از شعلههای مشعل، خوراک پالایشگاه بسازد، دولتی که میتواند با خط لوله گوره-جاسک، صادرات نفت ایران را از آن سوی تنگه نیز ممکن کند و امنیت صادرات نفت ایران را تضمین نماید، دولتی که میتواند با پروژه ریلی خواف-هرات، جاده ابریشم را احیا کند و به تجارت فرامرزی ایران از اروپا تا چین، میدانی تازه ببخشد، دولتی که میتواند با آبرسانی به فلات مرکزی و شرق ایران، توسعه متوازن را از رؤیایی در دوردست به فرایندی در جریان، بدل کند و دهها تصفیهخانه آب و فاصلاب در یک سال بسازد و تنها درسال 99، یک میلیون روستایی دیگر را به آب بهداشتی و پایدار برساند، بیگمان دولتی نشسته و خسته نیست. رویداد افتتاح پروژههای ملی، کلیشههای فضاسازیهای روانی ضد دولت را زیر سؤال میبرد، فضاسازیها و عملیات روانی که شوربختانه «دولت جنگ» را هدف قرار داده بود.
دولت محدود به رئیسجمهور، محدود به پاستور و حتی محدود به کابینه نیست. دولت بدنه فراگیری از مجریان، کارشناسان و کارکنانی است که تصویر راستین دولت هستند، تصویری واقعی از اراده و تکاپو برای اداره کشور در تمامی شرایط، از مذاکره تا تحریم، از صلح تا جنگ اقتصادی. افتتاحهای برخط گرچه روشی ناگزیر از شرایط و محدودیتهای فیزیکی در دوران کرونا بود و همچنان هست اما دادههای روشنتری را از مراحل اجرایی به شهروندان بیشتری انتقال میداد و البته تصویر دقیقتری از دولت را در ذهن شهروندان میساخت. شهروندان در آیین برخط افتتاحها دریافتند که دولت مشابه نهادهای دیگر، ترکیبی از چهرههای محدود نیست؛ دولت همان مجموعهای است که خالق صدها و هزاران پروژه تنها در یک سال است. اصل تفکیک قوا به معنای این همانی نهادها و قوا نیست و نهاد دولت چه ظرفیت اجراییاش و چه توان کارشناسیاش نمیتواند در تراز نهاد دیگری باشد؛ تعدد آیین افتتاحها و به عبارتی تعدد طرح و ابرپروژههای ملی این گزاره را تثبیت و آشکار نمود که دولت، به معنای واقع کلمه، نهاد اداره کشور است و در جنگ اقتصادی، خط مقدم.
جهش تولید در سال 99 و افتتاح طرحهای بزرگ ملی در کوران جنگ اقتصادی مرهون سالهایی است که ایران با انتخاب شهروندانش از انزوا و تحریم گریخت و منابع و توانمندی لازم را برای توسعه مهیا کرد. آنچه تسلیمناپذیری ما را در روزگار جنگ برجسته میکند محصول دستاوردهای ایران در سالهای صلح و دیپلماسی است. دولت دوازدهم در سال 99 نشان داد که دیپلماسی میتواند و باید پشتوانه ایستادگی باشد و البته ایستادگی این روزها نیز به پشتوانه دیپلماسی در آینده تبدیل خواهد شد و این جز با دولتی که مذاکره را به وقت مذاکره و ایستادگی را به وقت ایستادگی بهکار برد، ممکن نمیشود.
معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهوری
اینک و در پایان سال 99، رویـــداد منظــم و مســتمر افتتـــــاح طرحهـــای ملـــی یا همان پنجشنبههای افتتاح که به تناســب عنوان سال «تدبیر و امید برای جهش تولید» نام گرفت، بیش از هر چیز یک «نماد» است؛ نمادی روشن از ایستادگی دولت و ملت در سختترین سال و در مهیبترین تنگناهایی که بر یک کشور میتوانست تحمیل شود. سال 99 به تمامی با کرونا و تحریم گذشت و به همین سبب، «جهش تولید» با افتتاح بدون توقف پروژهها در این سال سخت، رخدادی قابل تأمل بود، رخدادی با پیام رسا از تمام جغرافیای وطن، پیام رسای تسلیمناپذیری ایران.
جنگ اقتصادی تحمیلی، واقعیت تلخ کشور ما و عالمگیری کرونا پدیده دردناک جهان ماست اما اگر قرار باشد در کنار تمام تبعات فرساینده و ناخوشایند توأمانی تحریم و بیماری، یک کلانتصویر، قامت زخمی اما ایستاده ایران را به رخ بکشد، افتتاح مکرر پروژههایی است که حتی در روزگار عادی ایران نیز، اتفاقی مهم و یا حتی تاریخی محسوب میشدند.
دولتی که میتواند خالق زنجیره اینچنین از طرحها و ابرپروژهها باشد، دولتی که میتواند «بیدبلند» را به سرانجام برساند و بالاخره و پس از سالها از شعلههای مشعل، خوراک پالایشگاه بسازد، دولتی که میتواند با خط لوله گوره-جاسک، صادرات نفت ایران را از آن سوی تنگه نیز ممکن کند و امنیت صادرات نفت ایران را تضمین نماید، دولتی که میتواند با پروژه ریلی خواف-هرات، جاده ابریشم را احیا کند و به تجارت فرامرزی ایران از اروپا تا چین، میدانی تازه ببخشد، دولتی که میتواند با آبرسانی به فلات مرکزی و شرق ایران، توسعه متوازن را از رؤیایی در دوردست به فرایندی در جریان، بدل کند و دهها تصفیهخانه آب و فاصلاب در یک سال بسازد و تنها درسال 99، یک میلیون روستایی دیگر را به آب بهداشتی و پایدار برساند، بیگمان دولتی نشسته و خسته نیست. رویداد افتتاح پروژههای ملی، کلیشههای فضاسازیهای روانی ضد دولت را زیر سؤال میبرد، فضاسازیها و عملیات روانی که شوربختانه «دولت جنگ» را هدف قرار داده بود.
دولت محدود به رئیسجمهور، محدود به پاستور و حتی محدود به کابینه نیست. دولت بدنه فراگیری از مجریان، کارشناسان و کارکنانی است که تصویر راستین دولت هستند، تصویری واقعی از اراده و تکاپو برای اداره کشور در تمامی شرایط، از مذاکره تا تحریم، از صلح تا جنگ اقتصادی. افتتاحهای برخط گرچه روشی ناگزیر از شرایط و محدودیتهای فیزیکی در دوران کرونا بود و همچنان هست اما دادههای روشنتری را از مراحل اجرایی به شهروندان بیشتری انتقال میداد و البته تصویر دقیقتری از دولت را در ذهن شهروندان میساخت. شهروندان در آیین برخط افتتاحها دریافتند که دولت مشابه نهادهای دیگر، ترکیبی از چهرههای محدود نیست؛ دولت همان مجموعهای است که خالق صدها و هزاران پروژه تنها در یک سال است. اصل تفکیک قوا به معنای این همانی نهادها و قوا نیست و نهاد دولت چه ظرفیت اجراییاش و چه توان کارشناسیاش نمیتواند در تراز نهاد دیگری باشد؛ تعدد آیین افتتاحها و به عبارتی تعدد طرح و ابرپروژههای ملی این گزاره را تثبیت و آشکار نمود که دولت، به معنای واقع کلمه، نهاد اداره کشور است و در جنگ اقتصادی، خط مقدم.
جهش تولید در سال 99 و افتتاح طرحهای بزرگ ملی در کوران جنگ اقتصادی مرهون سالهایی است که ایران با انتخاب شهروندانش از انزوا و تحریم گریخت و منابع و توانمندی لازم را برای توسعه مهیا کرد. آنچه تسلیمناپذیری ما را در روزگار جنگ برجسته میکند محصول دستاوردهای ایران در سالهای صلح و دیپلماسی است. دولت دوازدهم در سال 99 نشان داد که دیپلماسی میتواند و باید پشتوانه ایستادگی باشد و البته ایستادگی این روزها نیز به پشتوانه دیپلماسی در آینده تبدیل خواهد شد و این جز با دولتی که مذاکره را به وقت مذاکره و ایستادگی را به وقت ایستادگی بهکار برد، ممکن نمیشود.
کارشناسان فاوا در گفت و گو با «ایران»:
صیانت از کودکان در فضای مجازی با تولید محتوای غنی امکانپذیر است
سوسن صادقی
خبرنگار
این روزها دوباره بحث صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی، بخصوص استفاده از شبکه اختصاصی کودک و ارائه سیم کارت کودک و نوجوان برای مقابله با آسیبهای فضای مجازی مطرح شده است ولی اجرایی شدن این سه بحث چقدر میتواند در حفظ کودکان و نوجوانان از آسیبهای فضای مجازی مؤثر واقع شود. کارشناسان حوزه کودک و نوجوان در فضای مجازی معتقدند که نه تنها سند صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی باید خیلی سریع اجرایی شود بلکه باید با محتوای غنی آنها را از خطرات و آسیبهای این فضا مصون نگه داشت.
ضرورتی به نام سند صیانت کودکان و نوجوانان
محمد لسانی کارشناس سواد رسانه، معتقد است جامعه، والدین و حکمرانی فضای سایبری که شامل دولت و حاکمیت است، سه لایهای هستند که باید کودکان را بهدلیل نداشتن توانایی لازم در دفاع از خود و آسیب پذیر بودن، از خطرات فضای مجازی صیانت کنند به همین دلیل وجود سند صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی ضرورت است و باید سریع تصویب و اجرایی شود.
لسانی گفت: جامعه، والدین و حکمرانی سایبری نه از روی نیاز بلکه باید اجباراً به سمت حمایت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی حرکت کنند تا این قشر که سپرهای شناختی و عاطفی همانند بزرگترها ندارند، درگیر بحرانهای ارتباطی در فضای مجازی نشوند و از ناراحتیها و افسردگی و ضربههای روحی و روانی در امان باشند.
این مدرس سواد رسانه افزود: باید ابتدا لایههای زیرساخت و ابزارها (مانند دستگاه تلفن همراه، تبلت، سیم کارت و...) و دسترسی کودکان و نوجوانان مشخص شود که کودکان باید به چه چیزهایی دسترسی داشته باشند و حکمران فضای سایبری یعنی حاکمیت و دولت باید این دسترسیها را مطابق دنیای آنها فراهم کند.
وی در ادامه گفت: از سوی دیگر حکمران فضای سایبری باید محتواهای خاص کودکان را در تمام ابعاد فراهم کند و از طریق ابزارهای تعریف شده به دست مخاطبان خاص خود برساند از آنجایی که کودکان و نوجوانان نیز شهروندان دنیای دیجیتالی هستند باید حقوق آنها رعایت شده و از آسیبهای فضای مجازی و خطرات آن صیانت شوند. لسانی معتقد است نه تنها باید محتوای پالایش شده در اختیار این قشر از شهروندان (کودکان و نوجوانان) قرار گیرد بلکه باید نظام گزارش دهی محتوای نامناسب آنها مانند خشونت، هرزه نگاری، مواد مخدر و... نیز فعال شود.
این کارشناس وجود سند صیانت کودکان و نوجوانان را ضرورتی اجتنابناپذیر عنوان کرد و گفت: تصویب و اجرای این سند باعث میشود با دستورسازی، کارهای صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی بین دستگاهها تقسیم کار صورت بگیرد تا هم از یکسو وظایف هر دستگاه در این حوزه مشخص شود و از سوی دیگر موازی کاری صورت نگیرد و باعث شود تا دستگاهها با همافزایی به مقابله با آسیبهای فضای مجازی کودکان و نوجوانان بپردازند.
وی اعتقاد دارد که مهمترین کار سند صیانت از کودکان و نوجوانان همسو کردن توانها در جهت هدف خاص و شفاف کردن عملی نظام کاری کودک و نوجوان در کشور است تا بالاترین اثربخشی را داشته باشد بنابراین امیدوارم با تصویب هر چه زودتر این سند زیرساخت، دسترسیها و محتوای مناسب کودک مهیا شود تا کودکان و نوجوانان از آسیبهای فضای مجازی مصون بمانند.
مصونسازی با تولید محتوای غنی
مسعود نظری منش فعال نشر دیجیتال کودک و نوجوان هم معتقد است با شیوع بیماری کرونا و آموزش مجازی، دسترسی کودکان و نوجوانان به فضای مجازی بیش از پیش شده و آنگونه که به نظر میرسد این وضعیت کماکان ادامه دارد پس باید سریعتر فضا را برای این قشر سالمسازی کرد.
نظری منش گفت: همه میدانیم که فضای مجازی دارای خطراتی است و به کودکان و نوجوانان آسیب میزند و اختلالات یادگیری برای آنها به همراه دارد از اینرو باید هرچه سریعتر این فضا را برای این قشر پالایش کرد.
این کارشناس، سیم کارت خاص کودکان را گزینهای مناسب عنوان کرد و افزود: این ابزار میتواند اینترنت پاک را برای کودکان و نوجوانان به همراه داشته باشد از سوی دیگر فرصت خوب و مناسبی را برای تأمین کنندگان اینترنت فراهم میکند تا فضای اینترنتی پاکی را برای این جامعه هدف بیش از 14 میلیون نفری فراهم کنند.
نظری منش با اشاره به اینکه این بازار هدف، بزرگترین مصرف کننده محتوا محسوب میشوند، گفت: باید به نیاز این قشر بزرگ با تهیه محتواهای متنوع و مناسب و باکیفیت پاسخ داده شود بنابراین بعد از ارائه پهنای باند خاص برای کودکان به همراه سیم کارت خاص، باید آنها به بانک محتوایی مناسب خود و کنترل شده و مطابق با الزامات فرهنگی هم متصل شوند.
وی افزود: باید محتواهای متنوع و خوب مناسب کودکان و نوجوانان تولید کرد و باید از اکوسیستم تولیدکنندگان محتوای کودک و نوجوان در فضای مجازی نیز حمایت کرد. هم اکنون ظرفیت خوبی بین تولیدکنندگان محتوای کودک و نوجوان وجود دارد و از آنجایی که این گروه نه تنها تواناییهای لازم را دارند، بلکه سلیقه بازار هدف را هم میشناسند. بنابراین اگر تعامل خوبی بین حاکمیت و تولیدکنندگان این اکوسیستم برقرار شود به نیاز محتوایی این قشر پاسخ درستی داده میشود.
این فعال حوزه نشر دیجیتال اعتقاد دارد بعد از تهیه زیرساخت و ابزار دسترسی، محتوای مناسب و غنی میتواند کودکان و نوجوانان را از خطرات فضای مجازی مصون نگه دارد.
نظری منش با بیان اینکه اگر محتوای غنی در اختیار کودکان و نوجوانان قرار ندهیم، کاربر جوینده به محیط پر از تهدید متصل میشود، افزود: وقتی کاربر کودک و نوجوان نیاز خود را تأمین نکند، تشنه خواهد شد بنابراین با دورزدن به فضای پرمخاطره ورود میکند که دیگر نه خانواده و نه حاکمیت نمیتوانند آنها را از خطرات این فضا مصون کنند و تبعات غیرقابل جبرانی خواهد داشت.
محتوای جذاب نیاز کودکان
علی محمدپور دیگر فعال نشر دیجیتال کودک و نوجوان هم اعتقاد دارد کودکان و نوجوانان به فضای امن و محتواهای پاک نیاز دارند تا با دسترسی به فضای مجازی رشد کنند ولی از آنجایی که کودکان و نوجوانان مانند فضای واقعی توان دفاع از خود را در فضای مجازی ندارند پس سند ملی صیانت کودک و نوجوان یک ضرورت است.
محمدپور با بیان اینکه سالهاست که کشورهای اروپایی و امریکا چنین سندی را تدوین و اجرایی کردهاند، گفت: در کشور ما نیز باید خیلی زودتر از اینها این سند اجرایی میشد در حالی که هنوز همه منتظرند تا شورای عالی فضای مجازی آن را تصویب کرده و اجرا کند.
این فعال نشر دیجیتال کودک و نوجوان افزود: وقتی فضای امن و دسترسی مناسب در فضای مجازی برای کودکان و نوجوانان فراهم میکنیم نه تنها آنها را از آسیبها مصون نگه میداریم، بلکه فرصت رشد را هم به آنها میدهیم. به عبارتی هدف از ایجاد فضای امن تنها ممانعت از وقوع جرم برای کودکان، یا سرک نکشیدن آنها به هر سایت و مطالب مضر نیست، بلکه هدف ایجاد بستری است تا ظرفیتهای فضای مجازی این امکان را ایجاد کند تا کودکان و نوجوانان فرصت رشد و کسب دانش و مهارتهای ارتباطی مبتنی بر فضای مجازی را هم بهدست آورند.
محمدپور در نظر گرفتن ابزاری مانند سیم کارت مخصوص کودکان و نوجوانان را تجربه ناموفقی عنوان کرد و گفت: استفاده از این ابزار تنها در کشور ژاپن موفق بوده و در کشور ما و دیگر کشورها استفاده از این ابزار برای مصونیت کودکان و نوجوانان از خطرات فضای مجازی موفق نبوده، چرا که وقتی کاربر کودک و نوجوان به وای فای تلفن همراه دسترسی دارد نمیتوان دسترسیها را از او گرفت. بنابراین مصون کردن کودکان با یک سیم کارت اصلاً عملی نیست.
وی معتقد است هم اکنون در جهان از ابزارهای دیگری مانند لانچرها (Kids Launcher) یا Parental Control (کنترل از سوی والدین) استفاده میکنند و این ابزار اجازه میدهد تا دستگاه تلفن همراه را کنترل کرد و آن چیزی را که برای رشد کودکان و نوجوانان اعم از خدمات و محتوا و... نیاز است در دسترس آنها قرار داد.
این فعال نشر دیجیتال کودک و نوجوان در ادامه به بحث ارائه محتواهای وایت لیست اشاره کرد و گفت: برخی معتقد هستند که میتوان برای کودکان و نوجوانان محتواهایی مطابق با وایت لیستها فراهم کرد ولی باید گفت اگر این قشر با محتواهای تکراری و بدون تنوع و غیرجذاب روبهرو شوند این محیط را دور میزنند و به دنبال نیازهای خود مانند خدمات و بازیها میروند بنابراین اینگونه پروژهها با شکست مواجه میشود.
خبرنگار
این روزها دوباره بحث صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی، بخصوص استفاده از شبکه اختصاصی کودک و ارائه سیم کارت کودک و نوجوان برای مقابله با آسیبهای فضای مجازی مطرح شده است ولی اجرایی شدن این سه بحث چقدر میتواند در حفظ کودکان و نوجوانان از آسیبهای فضای مجازی مؤثر واقع شود. کارشناسان حوزه کودک و نوجوان در فضای مجازی معتقدند که نه تنها سند صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی باید خیلی سریع اجرایی شود بلکه باید با محتوای غنی آنها را از خطرات و آسیبهای این فضا مصون نگه داشت.
ضرورتی به نام سند صیانت کودکان و نوجوانان
محمد لسانی کارشناس سواد رسانه، معتقد است جامعه، والدین و حکمرانی فضای سایبری که شامل دولت و حاکمیت است، سه لایهای هستند که باید کودکان را بهدلیل نداشتن توانایی لازم در دفاع از خود و آسیب پذیر بودن، از خطرات فضای مجازی صیانت کنند به همین دلیل وجود سند صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی ضرورت است و باید سریع تصویب و اجرایی شود.
لسانی گفت: جامعه، والدین و حکمرانی سایبری نه از روی نیاز بلکه باید اجباراً به سمت حمایت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی حرکت کنند تا این قشر که سپرهای شناختی و عاطفی همانند بزرگترها ندارند، درگیر بحرانهای ارتباطی در فضای مجازی نشوند و از ناراحتیها و افسردگی و ضربههای روحی و روانی در امان باشند.
این مدرس سواد رسانه افزود: باید ابتدا لایههای زیرساخت و ابزارها (مانند دستگاه تلفن همراه، تبلت، سیم کارت و...) و دسترسی کودکان و نوجوانان مشخص شود که کودکان باید به چه چیزهایی دسترسی داشته باشند و حکمران فضای سایبری یعنی حاکمیت و دولت باید این دسترسیها را مطابق دنیای آنها فراهم کند.
وی در ادامه گفت: از سوی دیگر حکمران فضای سایبری باید محتواهای خاص کودکان را در تمام ابعاد فراهم کند و از طریق ابزارهای تعریف شده به دست مخاطبان خاص خود برساند از آنجایی که کودکان و نوجوانان نیز شهروندان دنیای دیجیتالی هستند باید حقوق آنها رعایت شده و از آسیبهای فضای مجازی و خطرات آن صیانت شوند. لسانی معتقد است نه تنها باید محتوای پالایش شده در اختیار این قشر از شهروندان (کودکان و نوجوانان) قرار گیرد بلکه باید نظام گزارش دهی محتوای نامناسب آنها مانند خشونت، هرزه نگاری، مواد مخدر و... نیز فعال شود.
این کارشناس وجود سند صیانت کودکان و نوجوانان را ضرورتی اجتنابناپذیر عنوان کرد و گفت: تصویب و اجرای این سند باعث میشود با دستورسازی، کارهای صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی بین دستگاهها تقسیم کار صورت بگیرد تا هم از یکسو وظایف هر دستگاه در این حوزه مشخص شود و از سوی دیگر موازی کاری صورت نگیرد و باعث شود تا دستگاهها با همافزایی به مقابله با آسیبهای فضای مجازی کودکان و نوجوانان بپردازند.
وی اعتقاد دارد که مهمترین کار سند صیانت از کودکان و نوجوانان همسو کردن توانها در جهت هدف خاص و شفاف کردن عملی نظام کاری کودک و نوجوان در کشور است تا بالاترین اثربخشی را داشته باشد بنابراین امیدوارم با تصویب هر چه زودتر این سند زیرساخت، دسترسیها و محتوای مناسب کودک مهیا شود تا کودکان و نوجوانان از آسیبهای فضای مجازی مصون بمانند.
مصونسازی با تولید محتوای غنی
مسعود نظری منش فعال نشر دیجیتال کودک و نوجوان هم معتقد است با شیوع بیماری کرونا و آموزش مجازی، دسترسی کودکان و نوجوانان به فضای مجازی بیش از پیش شده و آنگونه که به نظر میرسد این وضعیت کماکان ادامه دارد پس باید سریعتر فضا را برای این قشر سالمسازی کرد.
نظری منش گفت: همه میدانیم که فضای مجازی دارای خطراتی است و به کودکان و نوجوانان آسیب میزند و اختلالات یادگیری برای آنها به همراه دارد از اینرو باید هرچه سریعتر این فضا را برای این قشر پالایش کرد.
این کارشناس، سیم کارت خاص کودکان را گزینهای مناسب عنوان کرد و افزود: این ابزار میتواند اینترنت پاک را برای کودکان و نوجوانان به همراه داشته باشد از سوی دیگر فرصت خوب و مناسبی را برای تأمین کنندگان اینترنت فراهم میکند تا فضای اینترنتی پاکی را برای این جامعه هدف بیش از 14 میلیون نفری فراهم کنند.
نظری منش با اشاره به اینکه این بازار هدف، بزرگترین مصرف کننده محتوا محسوب میشوند، گفت: باید به نیاز این قشر بزرگ با تهیه محتواهای متنوع و مناسب و باکیفیت پاسخ داده شود بنابراین بعد از ارائه پهنای باند خاص برای کودکان به همراه سیم کارت خاص، باید آنها به بانک محتوایی مناسب خود و کنترل شده و مطابق با الزامات فرهنگی هم متصل شوند.
وی افزود: باید محتواهای متنوع و خوب مناسب کودکان و نوجوانان تولید کرد و باید از اکوسیستم تولیدکنندگان محتوای کودک و نوجوان در فضای مجازی نیز حمایت کرد. هم اکنون ظرفیت خوبی بین تولیدکنندگان محتوای کودک و نوجوان وجود دارد و از آنجایی که این گروه نه تنها تواناییهای لازم را دارند، بلکه سلیقه بازار هدف را هم میشناسند. بنابراین اگر تعامل خوبی بین حاکمیت و تولیدکنندگان این اکوسیستم برقرار شود به نیاز محتوایی این قشر پاسخ درستی داده میشود.
این فعال حوزه نشر دیجیتال اعتقاد دارد بعد از تهیه زیرساخت و ابزار دسترسی، محتوای مناسب و غنی میتواند کودکان و نوجوانان را از خطرات فضای مجازی مصون نگه دارد.
نظری منش با بیان اینکه اگر محتوای غنی در اختیار کودکان و نوجوانان قرار ندهیم، کاربر جوینده به محیط پر از تهدید متصل میشود، افزود: وقتی کاربر کودک و نوجوان نیاز خود را تأمین نکند، تشنه خواهد شد بنابراین با دورزدن به فضای پرمخاطره ورود میکند که دیگر نه خانواده و نه حاکمیت نمیتوانند آنها را از خطرات این فضا مصون کنند و تبعات غیرقابل جبرانی خواهد داشت.
محتوای جذاب نیاز کودکان
علی محمدپور دیگر فعال نشر دیجیتال کودک و نوجوان هم اعتقاد دارد کودکان و نوجوانان به فضای امن و محتواهای پاک نیاز دارند تا با دسترسی به فضای مجازی رشد کنند ولی از آنجایی که کودکان و نوجوانان مانند فضای واقعی توان دفاع از خود را در فضای مجازی ندارند پس سند ملی صیانت کودک و نوجوان یک ضرورت است.
محمدپور با بیان اینکه سالهاست که کشورهای اروپایی و امریکا چنین سندی را تدوین و اجرایی کردهاند، گفت: در کشور ما نیز باید خیلی زودتر از اینها این سند اجرایی میشد در حالی که هنوز همه منتظرند تا شورای عالی فضای مجازی آن را تصویب کرده و اجرا کند.
این فعال نشر دیجیتال کودک و نوجوان افزود: وقتی فضای امن و دسترسی مناسب در فضای مجازی برای کودکان و نوجوانان فراهم میکنیم نه تنها آنها را از آسیبها مصون نگه میداریم، بلکه فرصت رشد را هم به آنها میدهیم. به عبارتی هدف از ایجاد فضای امن تنها ممانعت از وقوع جرم برای کودکان، یا سرک نکشیدن آنها به هر سایت و مطالب مضر نیست، بلکه هدف ایجاد بستری است تا ظرفیتهای فضای مجازی این امکان را ایجاد کند تا کودکان و نوجوانان فرصت رشد و کسب دانش و مهارتهای ارتباطی مبتنی بر فضای مجازی را هم بهدست آورند.
محمدپور در نظر گرفتن ابزاری مانند سیم کارت مخصوص کودکان و نوجوانان را تجربه ناموفقی عنوان کرد و گفت: استفاده از این ابزار تنها در کشور ژاپن موفق بوده و در کشور ما و دیگر کشورها استفاده از این ابزار برای مصونیت کودکان و نوجوانان از خطرات فضای مجازی موفق نبوده، چرا که وقتی کاربر کودک و نوجوان به وای فای تلفن همراه دسترسی دارد نمیتوان دسترسیها را از او گرفت. بنابراین مصون کردن کودکان با یک سیم کارت اصلاً عملی نیست.
وی معتقد است هم اکنون در جهان از ابزارهای دیگری مانند لانچرها (Kids Launcher) یا Parental Control (کنترل از سوی والدین) استفاده میکنند و این ابزار اجازه میدهد تا دستگاه تلفن همراه را کنترل کرد و آن چیزی را که برای رشد کودکان و نوجوانان اعم از خدمات و محتوا و... نیاز است در دسترس آنها قرار داد.
این فعال نشر دیجیتال کودک و نوجوان در ادامه به بحث ارائه محتواهای وایت لیست اشاره کرد و گفت: برخی معتقد هستند که میتوان برای کودکان و نوجوانان محتواهایی مطابق با وایت لیستها فراهم کرد ولی باید گفت اگر این قشر با محتواهای تکراری و بدون تنوع و غیرجذاب روبهرو شوند این محیط را دور میزنند و به دنبال نیازهای خود مانند خدمات و بازیها میروند بنابراین اینگونه پروژهها با شکست مواجه میشود.
پسر نوجوان خانه را منفجر کرد
گروه حوادث: انفجار موادمحترقه دست ساز در شهرک فرهنگیان شهر همدان، خساراتی را به یک واحد مسکونی وارد کرد.
سرهنگ «جمشید باقری» فرمانده انتظامی شهرستان همدان گفت: ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقه سهشنبه، گزارش یک انفجار به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ اعلام و بلافاصله تیمی از مأموران کلانتری شهرک فرهنگیان در محل حاضر شدند. در بررسیهای تیم پلیس، مشخص شد که نوجوان ۱۶ سالهای در حال درست کردن مواد محترقه در داخل خانه بوده که انفجار این مواد علاوه بر ایجاد صدای مهیب، منجر به شکسته شدن شیشهها و تخریب بخشی از این واحد مسکونی
میشود.
فرمانده انتظامی شهرستان همدان با بیان اینکه به کسی آسیبی وارد نشده است، ادامه داد: در این حادثه بخش کمی از مواد محترقه موجود منفجر شده به نحوی که انفجار کامل مواد موجود در منزل بهطور قطع منجر به مرگ نوجوان و همچنین تخریب بیشتر واحد مسکونی میشد.
به گفته سرهنگ باقری، مأموران کلانتری در بازدید از منزل مسکونی خسارت دیده ، حدود ۵۰ قلم مواد محترقه دست ساز را نیز کشف و ضبط کردند.
سرهنگ «جمشید باقری» فرمانده انتظامی شهرستان همدان گفت: ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقه سهشنبه، گزارش یک انفجار به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ اعلام و بلافاصله تیمی از مأموران کلانتری شهرک فرهنگیان در محل حاضر شدند. در بررسیهای تیم پلیس، مشخص شد که نوجوان ۱۶ سالهای در حال درست کردن مواد محترقه در داخل خانه بوده که انفجار این مواد علاوه بر ایجاد صدای مهیب، منجر به شکسته شدن شیشهها و تخریب بخشی از این واحد مسکونی
میشود.
فرمانده انتظامی شهرستان همدان با بیان اینکه به کسی آسیبی وارد نشده است، ادامه داد: در این حادثه بخش کمی از مواد محترقه موجود منفجر شده به نحوی که انفجار کامل مواد موجود در منزل بهطور قطع منجر به مرگ نوجوان و همچنین تخریب بیشتر واحد مسکونی میشد.
به گفته سرهنگ باقری، مأموران کلانتری در بازدید از منزل مسکونی خسارت دیده ، حدود ۵۰ قلم مواد محترقه دست ساز را نیز کشف و ضبط کردند.
پیشتازی خیره کننده زنان در میان نامزدهای «اسکار 2021»
پیچیدگیهای کرونایی سینمای جهان
وصال روحانی
خبرنگار
کاندیداهای نودوسومین دوره جوایز سینمایی اسکار معرفی شدند ولی ایران با حذف نام «خورشید» ساخته انسانی اخیر مجید مجیدی از فهرست برترین آثار غیر انگلیسی زبان (یا به روایتی «آثار بینالملل») یک بار دیگر مثل چهار سال گذشته از مهمترین و تبلیغاتیترین جوایز سینمایی دنیا بینصیب ماند.
در سالی که تحت تأثیر بیماری مهیب کرونا نامزدهای اسکار دوماه دیرتر از معمول و در مراسمی کوتاه در شهر لندن و توسط زوج هنری نیک جوناس و پریانکا چوپرا معرفی شدند. زنان با کسب آماری خیرهکننده رکوردی جدید را به نفع خود به ثبت رساندند. در اتفاقی بیسابقه در تاریخ اهدای جوایزی که آکادمی علوم سینمایی و هنرهای تصویری از سال 1927 به بعد مجری و توزیع کننده دائمی آن بوده، امسال 70 زن در 24 شاخه مختلف اسکار مجموعاً به 76 کاندیدا نایل آمدند و این پاسخی بود به معترضان برحقی که همواره این آکادمی را به تبعیض جنسیتی و برتر دانستن مردان بر زنان متهم کردهاند. برای اولینبار در تمامی ادوار دو زن در یک سال واحد نامزد جایزه اسکار برترین کارگردانی شدند که یکیشان چلوژائو کارگردان 38 ساله و چینی فیلم «نومادلند» است و دیگری امرالدفنل که فیلم «زن جوان امیدساز» را کارگردانی کرده است. اضافه بر این چلوژائو تبدیل به اولین زن رنگین پوست شد که برای این جایزه نامزد شده است. در تمامی شاخهها مثل معمول فقط 5 فیلم یا 5 هنرمند به فهرستهای نهایی راه یافتند، به جز در قسمت بهترین فیلم که همانند 12سال گذشته شامل آثار بیشتری شد (این بار 8فیلم)، در میان فیلمهای کاندیدا شده «منک» ساخته جدید دیوید فینچر امریکایی پیرامون زندگی و دستاوردهای هرمن جی منکیوویچ سناریست افسانهای هالیوود و بخصوص نقش و سهم فراوان وی در شکلگیری فیلمنامه «همشهری کین» بهترین فیلم تاریخ با کسب 10 نامزدی پیشتاز شد و بسیاری از فیلمها و هنرمندان دیگر هم که 15 روز پیشتر در اهدای جوایز گولدن گلوب سهم و نصیبی برده بودند، همچون همیشه در فهرست کاندیداهای اسکار هم جایی را یافتند.
توجه فراوان به سیاهان
آکادمی اسکار در روند پاک کردن یک اتهام قدیمی و مکرر وارده دیگر به این نهاد، امسال به سیاهپوستان نیز بهای زیادی داد و نقطه اوج این توجه در شاخه بهترین بازیگر نقش دوم مرد بود که سه سیاهپوست امریکایی یا آفریقاییتبار جایی بین 5 نامزد این رده پیدا کردند. آنها لسلی اودوم جونیور برای فیلم «یک شب در میامی» و دانی یل کالویا و لاکیت استن فیلد برای فیلم «Judas and the Black Messiah» هستند.
اهدای اسکارهای امسال صبح روز دوشنبه 5 اردیبهشت 1400 در مراسمی در تالار «دالبی تئاتر» شهر لسآنجلس امریکا صورت میگیرد و باز هم شبکه ABC پخش زنده یا غیر زنده تلویزیونی آن را برای حدود 170 کشور جهان متقبل شده و با این اوصاف تا آن موقع نامزدها و اسامی اعلام شده (در شامگاه روز دوشنبه 25 اسفند) وقت دارند تا با معرفی هرچه بیشتر خود و آثارشان به 8هزار عضو آکادمی اسکار بخت فزونتری را در راه تصاحب «اسکارهای 2021» برای خود پیریزی، با اینکه «نومادلند» چندی پیش به جایزه گولدنگلوب بهترین فیلم دراماتیک سال دست یافت اما «منک» که وصفاش رفت و «محاکمه شیکاگو7» بخت قابل توجهی برای کنار زدن این فیلم و کسب اسکار این رده را دارند. چادویک بوسمن سیاهپوست و فقید که گلوب برترین هنرپیشه مرد دراماتیک را برد (و این جایزه به وابستگان وی اهدا شد)، برای اسکار این رده نیز کاندیدا شده و این امر محصول بازی عالی او در فیلم «Ma Raings Black Bottom» است ولی آنتونی هاپکینز و گری اولدمن که هر دوکهنهکاران عرصه سینما و تئاتر بریتانیا هستند شانس غلبه بر وی را دارند. مشابه این وضع در قسمت بهترین هنرپیشه زن نقش اول هم برقرار است. آنجا که نام آندرا دی فاتح جایزه گلوب برای بازی در فیلم «امریکا در مقابل بیلی هالیدی» بهعنوان نامزد اسکار هم آمده است اما ونهسا کربی، ویولا دیویس و فرانیسی مک دورماند دارنده دو اسکار سالهای 1996 و 2018 برای غلبه براو صف بستهاند.
وضعیت جدید«میناری»
در شاخه برترین فیلم بینالملل آنجا که نامی از مجیدی و کار احساس برانگیز وی نیست، پیشبینی فیلم فاتح اسکار در بین 5 کاندیدای حاضر بسیار سخت مینماید اما «میناری» از کشور امریکا که جایزه گلوب این رده را در یک انتخاب جنجالی کسب کرد، اصلاً جایی در میان نامزدها ندارد و جالبتر اینکه همین فیلم یکی از 8 نامزد اسکار برترین فیلم سال شده است. مجموعه این عناصر به اسکار امسال همان حالت جذاب همیشگی را بخشیده ولی پیچیدگی معادلات امسال که از مشکلات کرونایی و کسادی بازار فروش فیلمها و عدم اکران عمومی تقریباً تمامی آثار نامزد شده برمیخیزد، بر پیچیدگیهای رقابت امسال افزوده است.
خبرنگار
کاندیداهای نودوسومین دوره جوایز سینمایی اسکار معرفی شدند ولی ایران با حذف نام «خورشید» ساخته انسانی اخیر مجید مجیدی از فهرست برترین آثار غیر انگلیسی زبان (یا به روایتی «آثار بینالملل») یک بار دیگر مثل چهار سال گذشته از مهمترین و تبلیغاتیترین جوایز سینمایی دنیا بینصیب ماند.
در سالی که تحت تأثیر بیماری مهیب کرونا نامزدهای اسکار دوماه دیرتر از معمول و در مراسمی کوتاه در شهر لندن و توسط زوج هنری نیک جوناس و پریانکا چوپرا معرفی شدند. زنان با کسب آماری خیرهکننده رکوردی جدید را به نفع خود به ثبت رساندند. در اتفاقی بیسابقه در تاریخ اهدای جوایزی که آکادمی علوم سینمایی و هنرهای تصویری از سال 1927 به بعد مجری و توزیع کننده دائمی آن بوده، امسال 70 زن در 24 شاخه مختلف اسکار مجموعاً به 76 کاندیدا نایل آمدند و این پاسخی بود به معترضان برحقی که همواره این آکادمی را به تبعیض جنسیتی و برتر دانستن مردان بر زنان متهم کردهاند. برای اولینبار در تمامی ادوار دو زن در یک سال واحد نامزد جایزه اسکار برترین کارگردانی شدند که یکیشان چلوژائو کارگردان 38 ساله و چینی فیلم «نومادلند» است و دیگری امرالدفنل که فیلم «زن جوان امیدساز» را کارگردانی کرده است. اضافه بر این چلوژائو تبدیل به اولین زن رنگین پوست شد که برای این جایزه نامزد شده است. در تمامی شاخهها مثل معمول فقط 5 فیلم یا 5 هنرمند به فهرستهای نهایی راه یافتند، به جز در قسمت بهترین فیلم که همانند 12سال گذشته شامل آثار بیشتری شد (این بار 8فیلم)، در میان فیلمهای کاندیدا شده «منک» ساخته جدید دیوید فینچر امریکایی پیرامون زندگی و دستاوردهای هرمن جی منکیوویچ سناریست افسانهای هالیوود و بخصوص نقش و سهم فراوان وی در شکلگیری فیلمنامه «همشهری کین» بهترین فیلم تاریخ با کسب 10 نامزدی پیشتاز شد و بسیاری از فیلمها و هنرمندان دیگر هم که 15 روز پیشتر در اهدای جوایز گولدن گلوب سهم و نصیبی برده بودند، همچون همیشه در فهرست کاندیداهای اسکار هم جایی را یافتند.
توجه فراوان به سیاهان
آکادمی اسکار در روند پاک کردن یک اتهام قدیمی و مکرر وارده دیگر به این نهاد، امسال به سیاهپوستان نیز بهای زیادی داد و نقطه اوج این توجه در شاخه بهترین بازیگر نقش دوم مرد بود که سه سیاهپوست امریکایی یا آفریقاییتبار جایی بین 5 نامزد این رده پیدا کردند. آنها لسلی اودوم جونیور برای فیلم «یک شب در میامی» و دانی یل کالویا و لاکیت استن فیلد برای فیلم «Judas and the Black Messiah» هستند.
اهدای اسکارهای امسال صبح روز دوشنبه 5 اردیبهشت 1400 در مراسمی در تالار «دالبی تئاتر» شهر لسآنجلس امریکا صورت میگیرد و باز هم شبکه ABC پخش زنده یا غیر زنده تلویزیونی آن را برای حدود 170 کشور جهان متقبل شده و با این اوصاف تا آن موقع نامزدها و اسامی اعلام شده (در شامگاه روز دوشنبه 25 اسفند) وقت دارند تا با معرفی هرچه بیشتر خود و آثارشان به 8هزار عضو آکادمی اسکار بخت فزونتری را در راه تصاحب «اسکارهای 2021» برای خود پیریزی، با اینکه «نومادلند» چندی پیش به جایزه گولدنگلوب بهترین فیلم دراماتیک سال دست یافت اما «منک» که وصفاش رفت و «محاکمه شیکاگو7» بخت قابل توجهی برای کنار زدن این فیلم و کسب اسکار این رده را دارند. چادویک بوسمن سیاهپوست و فقید که گلوب برترین هنرپیشه مرد دراماتیک را برد (و این جایزه به وابستگان وی اهدا شد)، برای اسکار این رده نیز کاندیدا شده و این امر محصول بازی عالی او در فیلم «Ma Raings Black Bottom» است ولی آنتونی هاپکینز و گری اولدمن که هر دوکهنهکاران عرصه سینما و تئاتر بریتانیا هستند شانس غلبه بر وی را دارند. مشابه این وضع در قسمت بهترین هنرپیشه زن نقش اول هم برقرار است. آنجا که نام آندرا دی فاتح جایزه گلوب برای بازی در فیلم «امریکا در مقابل بیلی هالیدی» بهعنوان نامزد اسکار هم آمده است اما ونهسا کربی، ویولا دیویس و فرانیسی مک دورماند دارنده دو اسکار سالهای 1996 و 2018 برای غلبه براو صف بستهاند.
وضعیت جدید«میناری»
در شاخه برترین فیلم بینالملل آنجا که نامی از مجیدی و کار احساس برانگیز وی نیست، پیشبینی فیلم فاتح اسکار در بین 5 کاندیدای حاضر بسیار سخت مینماید اما «میناری» از کشور امریکا که جایزه گلوب این رده را در یک انتخاب جنجالی کسب کرد، اصلاً جایی در میان نامزدها ندارد و جالبتر اینکه همین فیلم یکی از 8 نامزد اسکار برترین فیلم سال شده است. مجموعه این عناصر به اسکار امسال همان حالت جذاب همیشگی را بخشیده ولی پیچیدگی معادلات امسال که از مشکلات کرونایی و کسادی بازار فروش فیلمها و عدم اکران عمومی تقریباً تمامی آثار نامزد شده برمیخیزد، بر پیچیدگیهای رقابت امسال افزوده است.
واکسن «فخرا» رونمایی شد
فاز اول کارآزمایی بالینی واکسن فخرا با تزریق این واکسن کرونا به فرزند شهید فخریزاده با حضور وزرای دفاع و بهداشت و همچنین همسر شهید فخریزاده رونمایی شد.
بهگزارش خبرگزاری صداوسیما، واکسن فخرا برگرفته از نام شهید فخریزاده، در مجموعه سپند- وابسته به وزارت دفاع - طراحی و تولید شده است. کیانوش جهانپور، سخنگوی سازمان غذا و دارو دراین باره گفت: این واکسن با فناوری ویروس غیرفعال شده بهصورت صددرصد داخلی در مجموعه سازمان پژوهش و نوآوری دفاعی (سپند) در وزارت دفاع، مراحل چهارگانه مطالعه حیوانی و پیش بالینی خود را با موفقیت طی کرده و مجوز کمیته اخلاق و سازمان غذا و دارو برای شروع کارآزمایی بالینی و تست انسانی را دریافت کرده است. وی گفت: بعد از پایان مراحل سه گانه فاز یک کارآزمایی بالینی این واکسن و تأیید نتایج، به نظر میرسد تا اواخر تابستان در مسیر تولید انبوه و توزیع و مصرف عمومی قرار گیرد.
بهگزارش خبرگزاری صداوسیما، واکسن فخرا برگرفته از نام شهید فخریزاده، در مجموعه سپند- وابسته به وزارت دفاع - طراحی و تولید شده است. کیانوش جهانپور، سخنگوی سازمان غذا و دارو دراین باره گفت: این واکسن با فناوری ویروس غیرفعال شده بهصورت صددرصد داخلی در مجموعه سازمان پژوهش و نوآوری دفاعی (سپند) در وزارت دفاع، مراحل چهارگانه مطالعه حیوانی و پیش بالینی خود را با موفقیت طی کرده و مجوز کمیته اخلاق و سازمان غذا و دارو برای شروع کارآزمایی بالینی و تست انسانی را دریافت کرده است. وی گفت: بعد از پایان مراحل سه گانه فاز یک کارآزمایی بالینی این واکسن و تأیید نتایج، به نظر میرسد تا اواخر تابستان در مسیر تولید انبوه و توزیع و مصرف عمومی قرار گیرد.
گزارش «ایران» درباره افزایش جراحیهای زیبایی بینی در ایام کرونا و دلایل آن از نظر جامعه شناسی و روانشناسی
جراحیهایی با مدل کارت ویزیت
پرستو رفیعی
خبرنگار
افزایش آمار جراحیهای زیبایی بینی آن هم در شرایطی که کرونا جان بسیاری از افراد جامعه را تهدید میکند خبری بود که چندی پیش روابط عمومی انجمن جراحان پلاستیک و زیبایی ایران اعلام کرد. دکتر محمد علیپور فوق تخصص جراحی پلاستیک و زیبایی دورکاری، تشکیل غیرحضوری کلاسهای دانشگاهها و داشتن وقت اضافه را دلیل افزایش این گونه اعمال جراحی عنوان کرده است. میل به خاص بودن و دیده شدن همواره در میان همه اقشار جامعه وجود داشته، اما این روزها خاص بودن تا حدی مهم و حیاتی شده که حتی برخی از جوانان حاضرند برای دستیابی به آن بهایی گزاف بپردازند. در این میان کم نیستند جوانانی که برای دستیابی به خواسته خود از راههای میانبر استفاده میکنند. یکی از این میانبرها ایجاد تغییر در چهره و تجربه تیزی چاقوی جراحان است. سالهاست که آمار انجام جراحیهای زیبایی در کشور باعث شده سری در میان سرهای کشورهای پیشتاز جراحیهای زیبایی درآوریم اما موضوع مهمتر این است که اینبار باوجود حضور ویروسی که جانمان را تهدید میکند رکورد زدهایم و مقتدرانه تلاش میکنیم سکوهای نخستین را از آن خود کنیم.
الگوی تغییر زیبایی
اردشیر گراوند جامعه شناس، براین باور است که برخی از پدیدهها همانند بیماری کرونا همچون سایر اپیدمیها دارای ترس انباشته اولیه هستند که به آرامی و به مرور زمان این ترس از بین میرود و شرایط عادی میشود به طوریکه میتوان گفت وحشت از بیماری به پذیرش و رعایت کردن تبدیل میشود. وی در گفتوگو با «ایران» میگوید: «گاهی درمان برخی از بیماریها مانند دیسک کمر یا حتی پرکردن دندان برای فرد درجه اهمیت بالایی ندارند یا بیمار تمایل دارد در معالجه آن تعلل کند. اما در برخی از مواقع بعضی از امور برای فرد به چنان درجهای از اهمیت میرسد که او حاضر است کلیه عواقب انجام کار را بپذیرد. عموم کسانی که عمل زیبایی را در شرایط فعلی جامعه انجام میدهند کسانی هستند که اینگونه اعمال برایشان اهمیت زیادی پیدا کرده است. به عبارت دیگر ما مصداق ضربالمثل بکش و خوشگلم کن را به وضوح میبینیم.» گراوند تأکید میکند: «اساساً در همه کتیبههای باقی مانده از گذشته بینی ایرانی یک بینی زیبای قوزدار است. حتی در گذشته هنگامی که نوزادی به دنیا میآمد بینی او را میکشیدند تا بلند باشد. اما سالهاست که الگوی زیبایی در ایران تغییر کرده است. الگویی وارد فرهنگ ما شده که توانسته میل به تغییر ظاهر بینی را در برخی افزایش دهد. در واقع هنگامی که یک فرد یا جامعه دارا باشد همه شاخصهایش به الگو تبدیل میشود. جامعهای که از تمدن و فرهنگ دارا برخوردار است، امنیت و آرامش دارد. معیار ارزش گذاری میشود و حتی شکل بینی مردمان آن جامعه هم به الگو تبدیل میشود و بسیاری از مردم تمایل دارند رفتار، سبک زندگی و حتی ظاهر خود را به الگوی خویش شبیه کنند.» این جامعه شناس میافزاید: «از سوی دیگر درحال حاضر معیار زیبایی زنان و دختران ما به گردی صورت محدود شده است از اینرو بسیاری از آنها بهدنبال زیباتر کردن چهره خود هستند. هنگامی که الگوی زیبایی تزریق ژل به گونه وعمل زیبایی بینی باشد خب تعداد این گونه اعمال خود به خود افزایش مییابد.» وی خاطرنشان میکند: «سالهاست که در جامعه ما کار فرهنگی اجتماعی تأثیرگذاری صورت نگرفته است.
متقاضیان زیبایی را به روانپزشک ارجاع دهید
در شرایطی که ارزش ها تغییر کرده ومردم ارزش را در همین ظاهر میبینند بر اساس ارزش هایشان رفتار میکنند. «در این میان اما رد پای عوامل روانشناختی در افزایش تمایل به جراحیهای زیبایی موضوعی غیرقابل کتمان است. فربد فدایی روانپزشک بهطورکلی دو دلیل عمده انجام جراحی زیبایی را چنین برمی شمارد: «بهطور معمول گروهی از افراد جامعه که از نظر روابط اجتماعی دچار مشکلاتی هستند سعی میکنند این مشکلات را به ظاهر خود نسبت دهند. یعنی برخی افراد به جای آموختن دانش، مفید بودن از نظر اجتماعی، مهربان بودن و مسائلی از این دست و استفاده از آنها برای جلب توجه و محبت دیگران راه ساده تری را در پیش میگیرند و میگویند اگر ظاهر ما زیبا باشد درهای موفقیت هم به روی ما گشوده خواهد شد. گذشته از این مورد که بسیار شایع است در برخی از بیماریهای شدید اعصاب و روان هم تمایل به جراحیهای زیبایی قسمتهای مختلف بدن دیده میشود که این به دلیل هذیانهایی است که ممکن است بیماران نسبت به وضعیت ظاهر خود داشته باشند. البته در این موارد چندین علل روانشناختی وجود دارد.
بنابراین توصیه ما روانپزشکان به همکاران جراح پلاستیک و زیبایی همیشه این بوده که متقاضیان این عمل جراحی را ابتدا به روانپزشک ارجاع دهند تا مشخص شود خواسته آنها تا چه حد بیمار گونه است.» وی در ادامه به «ایران» میگوید: «اما درباره افزایش تعداد این جراحیها در چند ماه اخیر باید گفت افراد در حال حاضر وقت فراغت بیشتری دارند و چون کمتر از خانه خارج میشوند برخی از تصمیمات مانند انجام جراحی را که نیازمند گذران دوره نقاهت است عملی میکنند. بهنظر میآید یکی از دلایل دیگر تن دادن به چنین جراحیهایی، ماندن زیاد در خانه است که نوعی احساس ملال برای فرد ایجاد میکند. از اینرو او گمان میکند با تغییر در ظاهر خود میتواند براین احساس یکنواختی غلبه کند.» این روانپزشک میافزاید: «موضوع مهم دیگری که در طول سالیان اخیر جلب توجه میکند عبارت است از اینکه افراد برای اینکه سریعتر خود را به دیگران معرفی کنند از ظاهرشان کمک میگیرند. در گذشته افراد جامعه سالها در کنار یکدیگر زندگی میکردند و در محله خودشان شناخته شده بودند اما در سالهای اخیر به علت افزایش مهاجرت و تمایل برای نشان دادن خود بهصورت مقبول باعث شده فرد اقداماتی ظاهربینانه برای شناساندن خود انجام دهد. جراحیهای زیبایی در میان زنان و مردان، پوشیدن لباسهای گرانقیمت و مارک دار که حتی گاهی مخصوصاً اتیکت آن را در مقابل چشم قرار میدهند ویا حتی استفاده از هورمونها برای بدنسازی در میان جوانان همه نمونههایی از اقدامات ظاهربینانهای است که نقش کارت ویزیت را برای عدهای ایفا میکنند. «وی در ادامه به تبلیغات برخی از جراحان پلاستیک و زیبایی اشاره میکند و میگوید: «درحالیکه پزشک حق ندارد برای کار خود که یک فعالیت علمی است تبلیغ کند ما مرتب در فضای مجازی یا برخی مجموعهها مشاهده میکنیم که برخی از جراحان این نوید را به جامعه میدهند که با جراحی زیبایی مسائل و مشکلاتشان برطرف میشود. درحالیکه حقیقت اینگونه نیست. من بیماری را ویزیت کردم که 16 بار عمل جراحی زیبایی بینی انجام داده بود. زیربنای تمایل او یک فکر هذیانی بود وباعث میشد او هر بار از نتیجه عمل راضی نباشد. هنگام مراجعه او برای انجام هفدهمین عمل، جراح پلاستیک از او خواسته بود قبل از انجام جراحی حتماً با یک روانپزشک مشورت کند. خوشبختانه با رفع مشکل، مسأله جراحیهای مکرر برطرف شد.»
البته تمایل به خاص بودن و زیبا شدن، تنها در میان ایرانیان وجود ندارد و در کشورهای توسعه یافته وپیشرفته هم دیده میشود. این را پروفسور بهمن غیوران که بیش از سی سال است در امریکا در زمینه جراحی زیبایی تدریس و طبابت میکند به«ایران» میگوید. وی با تأکید بر اینکه فرهنگ در جوامع مختلف تعیین کننده تعداد افرادی است که برای تغییر ظاهر، خود را به تیغ جراحی میسپارند عنوان میکند: «خوشبختانه در کشوری که من زندگی میکنم، بیشتر بیماران بهدنبال رفع مشکل ظاهری و طبیعی شدن هستند. بهگونهای که اصلاً مشخص نباشد که جراحی زیبایی انجام دادهاند. البته اخیراً تمایل به غیرطبیعی شدن و یا شبیه شدن به سلبریتیها در بین جوانان بیشتر شده است، اما این آمار خیلی زیاد نیست.» غیوران تأکید میکند: «بهطورکلی رضایت از زندگی باعث میشود حتی نقایص چهره برای فرد مهم نباشد و برای رفع آن اقدام نکند.»
نکته
از سوی دیگر درحال حاضر معیار زیبایی زنان و دختران ما به گردی صورت محدود شده است از اینرو بسیاری از آنها بهدنبال زیباتر کردن چهره خود هستند. هنگامی که الگوی زیبایی تزریق ژل به گونه وعمل زیبایی بینی باشد خب تعداد این گونه اعمال خود به خود افزایش مییابد.
خبرنگار
افزایش آمار جراحیهای زیبایی بینی آن هم در شرایطی که کرونا جان بسیاری از افراد جامعه را تهدید میکند خبری بود که چندی پیش روابط عمومی انجمن جراحان پلاستیک و زیبایی ایران اعلام کرد. دکتر محمد علیپور فوق تخصص جراحی پلاستیک و زیبایی دورکاری، تشکیل غیرحضوری کلاسهای دانشگاهها و داشتن وقت اضافه را دلیل افزایش این گونه اعمال جراحی عنوان کرده است. میل به خاص بودن و دیده شدن همواره در میان همه اقشار جامعه وجود داشته، اما این روزها خاص بودن تا حدی مهم و حیاتی شده که حتی برخی از جوانان حاضرند برای دستیابی به آن بهایی گزاف بپردازند. در این میان کم نیستند جوانانی که برای دستیابی به خواسته خود از راههای میانبر استفاده میکنند. یکی از این میانبرها ایجاد تغییر در چهره و تجربه تیزی چاقوی جراحان است. سالهاست که آمار انجام جراحیهای زیبایی در کشور باعث شده سری در میان سرهای کشورهای پیشتاز جراحیهای زیبایی درآوریم اما موضوع مهمتر این است که اینبار باوجود حضور ویروسی که جانمان را تهدید میکند رکورد زدهایم و مقتدرانه تلاش میکنیم سکوهای نخستین را از آن خود کنیم.
الگوی تغییر زیبایی
اردشیر گراوند جامعه شناس، براین باور است که برخی از پدیدهها همانند بیماری کرونا همچون سایر اپیدمیها دارای ترس انباشته اولیه هستند که به آرامی و به مرور زمان این ترس از بین میرود و شرایط عادی میشود به طوریکه میتوان گفت وحشت از بیماری به پذیرش و رعایت کردن تبدیل میشود. وی در گفتوگو با «ایران» میگوید: «گاهی درمان برخی از بیماریها مانند دیسک کمر یا حتی پرکردن دندان برای فرد درجه اهمیت بالایی ندارند یا بیمار تمایل دارد در معالجه آن تعلل کند. اما در برخی از مواقع بعضی از امور برای فرد به چنان درجهای از اهمیت میرسد که او حاضر است کلیه عواقب انجام کار را بپذیرد. عموم کسانی که عمل زیبایی را در شرایط فعلی جامعه انجام میدهند کسانی هستند که اینگونه اعمال برایشان اهمیت زیادی پیدا کرده است. به عبارت دیگر ما مصداق ضربالمثل بکش و خوشگلم کن را به وضوح میبینیم.» گراوند تأکید میکند: «اساساً در همه کتیبههای باقی مانده از گذشته بینی ایرانی یک بینی زیبای قوزدار است. حتی در گذشته هنگامی که نوزادی به دنیا میآمد بینی او را میکشیدند تا بلند باشد. اما سالهاست که الگوی زیبایی در ایران تغییر کرده است. الگویی وارد فرهنگ ما شده که توانسته میل به تغییر ظاهر بینی را در برخی افزایش دهد. در واقع هنگامی که یک فرد یا جامعه دارا باشد همه شاخصهایش به الگو تبدیل میشود. جامعهای که از تمدن و فرهنگ دارا برخوردار است، امنیت و آرامش دارد. معیار ارزش گذاری میشود و حتی شکل بینی مردمان آن جامعه هم به الگو تبدیل میشود و بسیاری از مردم تمایل دارند رفتار، سبک زندگی و حتی ظاهر خود را به الگوی خویش شبیه کنند.» این جامعه شناس میافزاید: «از سوی دیگر درحال حاضر معیار زیبایی زنان و دختران ما به گردی صورت محدود شده است از اینرو بسیاری از آنها بهدنبال زیباتر کردن چهره خود هستند. هنگامی که الگوی زیبایی تزریق ژل به گونه وعمل زیبایی بینی باشد خب تعداد این گونه اعمال خود به خود افزایش مییابد.» وی خاطرنشان میکند: «سالهاست که در جامعه ما کار فرهنگی اجتماعی تأثیرگذاری صورت نگرفته است.
متقاضیان زیبایی را به روانپزشک ارجاع دهید
در شرایطی که ارزش ها تغییر کرده ومردم ارزش را در همین ظاهر میبینند بر اساس ارزش هایشان رفتار میکنند. «در این میان اما رد پای عوامل روانشناختی در افزایش تمایل به جراحیهای زیبایی موضوعی غیرقابل کتمان است. فربد فدایی روانپزشک بهطورکلی دو دلیل عمده انجام جراحی زیبایی را چنین برمی شمارد: «بهطور معمول گروهی از افراد جامعه که از نظر روابط اجتماعی دچار مشکلاتی هستند سعی میکنند این مشکلات را به ظاهر خود نسبت دهند. یعنی برخی افراد به جای آموختن دانش، مفید بودن از نظر اجتماعی، مهربان بودن و مسائلی از این دست و استفاده از آنها برای جلب توجه و محبت دیگران راه ساده تری را در پیش میگیرند و میگویند اگر ظاهر ما زیبا باشد درهای موفقیت هم به روی ما گشوده خواهد شد. گذشته از این مورد که بسیار شایع است در برخی از بیماریهای شدید اعصاب و روان هم تمایل به جراحیهای زیبایی قسمتهای مختلف بدن دیده میشود که این به دلیل هذیانهایی است که ممکن است بیماران نسبت به وضعیت ظاهر خود داشته باشند. البته در این موارد چندین علل روانشناختی وجود دارد.
بنابراین توصیه ما روانپزشکان به همکاران جراح پلاستیک و زیبایی همیشه این بوده که متقاضیان این عمل جراحی را ابتدا به روانپزشک ارجاع دهند تا مشخص شود خواسته آنها تا چه حد بیمار گونه است.» وی در ادامه به «ایران» میگوید: «اما درباره افزایش تعداد این جراحیها در چند ماه اخیر باید گفت افراد در حال حاضر وقت فراغت بیشتری دارند و چون کمتر از خانه خارج میشوند برخی از تصمیمات مانند انجام جراحی را که نیازمند گذران دوره نقاهت است عملی میکنند. بهنظر میآید یکی از دلایل دیگر تن دادن به چنین جراحیهایی، ماندن زیاد در خانه است که نوعی احساس ملال برای فرد ایجاد میکند. از اینرو او گمان میکند با تغییر در ظاهر خود میتواند براین احساس یکنواختی غلبه کند.» این روانپزشک میافزاید: «موضوع مهم دیگری که در طول سالیان اخیر جلب توجه میکند عبارت است از اینکه افراد برای اینکه سریعتر خود را به دیگران معرفی کنند از ظاهرشان کمک میگیرند. در گذشته افراد جامعه سالها در کنار یکدیگر زندگی میکردند و در محله خودشان شناخته شده بودند اما در سالهای اخیر به علت افزایش مهاجرت و تمایل برای نشان دادن خود بهصورت مقبول باعث شده فرد اقداماتی ظاهربینانه برای شناساندن خود انجام دهد. جراحیهای زیبایی در میان زنان و مردان، پوشیدن لباسهای گرانقیمت و مارک دار که حتی گاهی مخصوصاً اتیکت آن را در مقابل چشم قرار میدهند ویا حتی استفاده از هورمونها برای بدنسازی در میان جوانان همه نمونههایی از اقدامات ظاهربینانهای است که نقش کارت ویزیت را برای عدهای ایفا میکنند. «وی در ادامه به تبلیغات برخی از جراحان پلاستیک و زیبایی اشاره میکند و میگوید: «درحالیکه پزشک حق ندارد برای کار خود که یک فعالیت علمی است تبلیغ کند ما مرتب در فضای مجازی یا برخی مجموعهها مشاهده میکنیم که برخی از جراحان این نوید را به جامعه میدهند که با جراحی زیبایی مسائل و مشکلاتشان برطرف میشود. درحالیکه حقیقت اینگونه نیست. من بیماری را ویزیت کردم که 16 بار عمل جراحی زیبایی بینی انجام داده بود. زیربنای تمایل او یک فکر هذیانی بود وباعث میشد او هر بار از نتیجه عمل راضی نباشد. هنگام مراجعه او برای انجام هفدهمین عمل، جراح پلاستیک از او خواسته بود قبل از انجام جراحی حتماً با یک روانپزشک مشورت کند. خوشبختانه با رفع مشکل، مسأله جراحیهای مکرر برطرف شد.»
البته تمایل به خاص بودن و زیبا شدن، تنها در میان ایرانیان وجود ندارد و در کشورهای توسعه یافته وپیشرفته هم دیده میشود. این را پروفسور بهمن غیوران که بیش از سی سال است در امریکا در زمینه جراحی زیبایی تدریس و طبابت میکند به«ایران» میگوید. وی با تأکید بر اینکه فرهنگ در جوامع مختلف تعیین کننده تعداد افرادی است که برای تغییر ظاهر، خود را به تیغ جراحی میسپارند عنوان میکند: «خوشبختانه در کشوری که من زندگی میکنم، بیشتر بیماران بهدنبال رفع مشکل ظاهری و طبیعی شدن هستند. بهگونهای که اصلاً مشخص نباشد که جراحی زیبایی انجام دادهاند. البته اخیراً تمایل به غیرطبیعی شدن و یا شبیه شدن به سلبریتیها در بین جوانان بیشتر شده است، اما این آمار خیلی زیاد نیست.» غیوران تأکید میکند: «بهطورکلی رضایت از زندگی باعث میشود حتی نقایص چهره برای فرد مهم نباشد و برای رفع آن اقدام نکند.»
نکته
از سوی دیگر درحال حاضر معیار زیبایی زنان و دختران ما به گردی صورت محدود شده است از اینرو بسیاری از آنها بهدنبال زیباتر کردن چهره خود هستند. هنگامی که الگوی زیبایی تزریق ژل به گونه وعمل زیبایی بینی باشد خب تعداد این گونه اعمال خود به خود افزایش مییابد.
حال و هوای مردم در آستانه دومین نوروز کرونایی
بوی الکل، عطر عید
مریم طالشی
خبرنگار
چه کسی فکرش را میکرد کرونا این عید هم جُل و پلاسش را جمع نکرده باشد؟ پارسال همین وقتها بود که داشتیم به هم میگفتیم در خانه بمانیم. به هم روحیه میدادیم و از دلخوشیهای کوچک روزهای قرنطینه تعریف میکردیم. یکی نان میپخت و دستور پختش را به بقیه میداد و دیگری تعریف میکرد که در این مدت مثل سرآشپزهای رستوران پیتزا درست میکند. بساط دید و بازدیدهای مجازی هم برپا بود؛ صورتهای خندان که سعی میکردند نگرانیشان را در تماسهای تصویری پنهان کنند. عیدی متفاوتتر از هر زمان دیگر برایمان رقم خورده بود و ما بدون آنکه از قبل آمادگیاش را داشته باشیم، میان جنگی نابرابر با کرونا اسیر شده بودیم. اما امید داشتیم که همه چیز خیلی زود روبه راه شود. خرید و دید و بازدید و سفر را موکول کردیم به عید سال دیگر. سال جدید حالا دارد از راه میرسد و ما خسته از کرونا، در آستانه عیدی قرار گرفتهایم که فکر میکردیم قرار است حال و هوای بهتری از عید قبلش داشته باشد. عزیزان زیادی در این یک سال از دست رفتهاند و شکل زندگی ما طوری دگرگون شده که دیگر حتی به زور یادمان میآید زندگی قبل از کرونا چه شکلی بود. با این همه آیا هنوز هم میشود بوی عید را حس کرد؟
«بله، چون طبیعت نشانهها و زیباییهایش را یکی یکی دارد نشان میدهد مثل هوای پاک و لطیف، شکوفه زدن گلها و درختان. به هرحال با تمام مشکلات و کمبودها باید سعی کنیم روحیهمان را حفظ کنیم، تحت هر شرایطی زندگی ادامه دارد.» این را علی کریمی میگوید، از کاربران شبکه اجتماعی توئیتر که این سؤال را برایشان به نظرسنجی گذاشتم.
کاربر دیگری به نام علی با او همعقیده است: «بله چون این یکسال زندگی با کرونا به من یاد داد قدر لحظه ها و روزهایم را بدانم و تا جایی که میتوانم از کنار خانواده بودنم لذت ببرم. شاید فردایی نباشد.»
یکی دیگر از کاربران هم این طور میگوید: «از یک سال خانهنشینی خستهام، بدون تفریح، بدون دلخوشی ولی باز هم بهار را دوست دارم. کاش در نوروز سال ۱۴۰۱ دیگر این طوری نباشیم. واکسن زده و رفع بلا شده باشیم از همه جهت.»
اما کاربران دیگری هم هستند که اعتقاد دارند نمیشود با این همه مشکلات بوی عید را حس کرد مثل شبنم که میگوید ذهنش در اسفند پارسال گیر کرده و به نظر او هنوز عید پارسال هم نیامده چه برسد به امسال.
مریم هم معتقد است نمیشود بوی عید را حس کرد چون عموم مردم غمگین و عصبی هستند و ناخودآگاه نمیتوان در این فضا شاد بود.
«امسال اصلاً سال خوبی نبود. پر از رنج و ناراحتی. مادرم تازه از بیمارستان مرخص شده و بقیه اعضای خانوادهام هم درگیر کرونا هستند. با این استرس و ناراحتی چطور میشود بوی عید را حس کرد؟ آدم وقتی دلش شاد نباشد، عید هم ندارد و فرقی نمیکند چه فصلی باشد.»
کاربر دیگری جوابی غمگنانهتر میدهد و میگوید امسال اصلاً بوی عید را حس نمیکند چون پدرش را به خاطر کرونا از دست داده است.
بعضی کاربران هم سر شوخی را باز میکنند و میگویند ماسک چند لایه اجازه نمیدهد بوی بهار را حس کنند یا اینکه تنها بوی الکل را احساس میکنند و هیچ بوی دیگری به مشامشان نمیرسد. برخی هم عید را به جیب پر پول میدانند وگرنه اگر پول نداشته باشی حالا که نه، هیچ وقت بوی عید را حس نمیکنی و تازه اینجور وقتها غمگینتر هم میشوی.
کاربران توئیتر را رها میکنم و سراغ آدمهای بیرون میروم؛ مردمی که دارند توی هیاهوی شب عید کارهایشان را سر و سامان میدهند تا با خیالی آسودهتر سر سفره هفتسین بنشینند. میخواهم ببینم بوی عید را حس میکنند یا نه.
نوشین دختر جوانی که در مرکز خرید دارد با شور و هیجان لباسهای یکی از ویترینها را به دوستش نشان میدهد، جواب جالبی به این سؤال میدهد: «راستش را بخواهید من تا همین امروز هیچ حسی به آمدن عید نداشتم و قصد داشتم اصلاً از خانه بیرون نروم تا این شلوغی تمام شود اما امروز به اصرار دوستم بیرون آمدم چون میخواست در انتخاب چند تکه لباس کمکش کنم. اول بیحوصله بودم اما کمی که مغازهها را دیدیم خودم هم سر ذوق آمدم. امسال لباسها خیلی رنگی و شاد شده به نظرم و من این را دوست دارم. خصوصاً همهجا میبینم که چقدر رنگ زرد را استفاده کردهاند که رنگ مورد علاقه من است. وقتی شور و هیجان بعضیها را برای خرید عید میبینم، حس میکنم واقعاً بهار دارد میآید و با وجود تمام سختیهایی که در این یک سال کشیدهایم باز هم بهار حس نو شدن دارد.»
قدیر مهدی زاده، مکانیک هم از اینکه امسال دم عید مشتریهایش به نسبت کم شدهاند، ناراحت است و به همین خاطر عید برایش رنگ و بوی خاصی ندارد: «مردم هر سال به هرحال سفر میخواستند بروند و بیشتر به ماشینشان میرسیدند. امسال خیلی خبری نیست چون انگار جادهها هم بسته است و خیلیها دل و دماغ سفر هم ندارند اگر جاده باز باشد. آدم سفر میرود که خوش بگذراند. اینکه همهاش حواست به ماسک و الکل باشد که نشد سفر. من زن و بچه خودم را هم تا کرونا تمام نشود یا همه واکسن نزنند جایی نمیبرم.»
برای خانم امینی، مادربزرگ 75 ساله که به قول خودش قاچاقی بیرون میآید اما بهار مثل همیشه زیباست: «بچههایم دائم زنگ میزنند که بیرون نرو اما من دو تا ماسک میزنم و بیرون میآیم چون دوست دارم روزهای آخر اسفند را ببینم و از تماشای مردم لذت ببرم. من پیرم و معلوم نیست بهار سال دیگر زنده باشم پس از هر فرصتی استفاده میکنم. البته با این کرونا دیگر پیر و جوان هم ندارد. بمیرم برای همه جوانهایی که به خاطر کرونا زیر خاک رفتند. آدم از یک ساعت بعدش خبر ندارد پس باید جوری زندگی کند که پشیمان نشود. من میگویم آدم باید رعایت کند و ماسک بزند و فاصله را رعایت کند و بعدش را دیگر بسپارد دست خدا.»
مهتاب و دوستانش هم که برای ناهار آخر سال به رستوران آمدهاند، دوست دارند با بهار همراه شوند و مثل هر سال سنت ناهار آخر سالشان را اجرا کنند. البته پارسال برنامهشان را برگزار نکردند اما امسال دیگر دل را به دریا زدهاند و به قول خودشان هرچه شد دیگر بشود: «من از این وضعیت خسته شدهام. در این یک سال هیچ کجا نرفتهام، نه میهمانی و نه دورهمی و نه حتی رستوران. الان میگویم کرونا بگیرم هم گرفتهام دیگر. البته اینجوری هم نیست که خیلی بیمحابا رفتار کنم. امروز هم قرار گذاشتیم سریع ناهارمان را بخوریم و برای گپ و گفت به پارک برویم.»
بهار مثل هرسال همان موقع که باید از راه میرسد، چه ما خوشحال باشیم و چه نه و چه اصلاً باشیم و چه نه. زندگی در طبیعت جریان دارد. عید هم برای ما پیک بهار است که روزهای قبل از آمدن بهار، عطرش را به مشاممان میرساند. فکرش را نمیکردیم که با کرونا به استقبال دومین عید برویم اما حالا میبینیم که خیلی چیزها که فکرش را نمیکردیم شد و ما نظارهگرانی خاموش بودهایم.
ظریف در دومین مجمع گفتوگوی تهران:
همکاری را جایگزین تقابل در منطقه کنیم
گروه سیاسی/ دومین مجمع گفتوگوی تهران روز گذشته با هدف بررسی آخرین وضعیت تحولات منطقه خلیج فارس، طرحهای همکاری منطقهای بویژه طرح صلح هرمز و همچنین بحث و گفتوگو در خصوص مؤلفههای اصلی برای ترتیبات جدید منطقهای باحضور اندیشمندان و برخی مقامهای کشورهای منطقه بهصورت مجازی و با حضور شرکت کنندگانی از داخل و خارج از کشور برگزار شد. هم اندیشی و تبادل نظر مقامات ارشد سیاسی و رؤسای مؤسسات مطالعاتی و اندیشکدهها از منطقه و جهان پیرامون شرایط منطقهای ایران از جمله خلیج فارس، آسیای مرکزی و قفقاز و افغانستان و همچنین بررسی پیامدهای امنیتی و سیاسی این تحولات بر روندهای منطقهای از جمله محورهای مهم این مجمع است که میکوشد از این طریق به یک فهم مبتنی بر واقعیات از روندهای جاری منتهی شود و زمینه را برای همفکری برای یافتن راه های همکاری بین کشورهای منطقه در جهت ایجاد صلح و ثبات، امنیت و رفاه مردم منطقه و چگونگی نقش آفرینی بازیگران منطقهای و بینالمللی در راستای ایجاد ثبات یا بیثباتی فراهم کند. به گفته سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه علاوه بر حضور و سخنرانی مقامات ارشد سیاسی کشورهای منطقه شامل مقامات سیاسی کشورمان، تعدادی از رؤسای مراکز مطالعاتی و اندیشکدههای داخلی، منطقهای و جهانی و صاحب نظر در مسائل منطقهای نیز در نشستهای سه گانه شامل پویاییها و تحولات مهم منطقه ای؛ مفهوم همسایگی در غرب آسیا با تکیه بر مناطق و ماهیت و نحوه ساماندهی ارتباطات فیمابین و در نهایت پروندههای مهم سیاسی -امنیتی منطقه تبادل نظر میکنند. در این نشست وزیران خارجه برخی از کشورهای منطقه از جمله مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه، محمدحنیف اتمر، وزیر خارجه افغانستان، فیصل المقداد وزیر خارجه سوریه و.. سخنرانی کردند.
ظریف: امریکا بهدنبال فروش تسلیحات خود است
وزیر خارجه ایران در سخنانی در دومین نشست مجمع گفتوگوی تهران به تشریح وضعیت منطقه غرب آسیا پرداخت. محمدجواد ظریف، وضعیت کنونی منطقه را نامناسب ارزیابی کرد و در ادامه سه ریشه اصلی را برای مشکلات منطقه برشمرد و گفت: «معتقدم سه ریشه اصلی برای این مشکلات وجود دارد که شامل مداخلات بینالمللی، امنیتی کردن و اولویتسازی کردن است. شکی نیست که یکی از مهمترین دلایل مشکلات موجود، مداخله طولانی و خطرناک بینالمللی در منطقه ما است. منطقه ما هدف طرحهای ژئوپلتیک از سوی بازیگران خارج از منطقه در پنج قرن گذشته بوده است. در حافظه اخیر، امریکا ناامنی و بیثباتی در منطقه را بیشتر از هر جای دیگری تشدید کرده است. همانطور که آمار خود آنها (امریکاییها) نشان میدهد، چیزی حدود هفت تریلیون دلار در جنگهای بیپایان و مداخله نظامی در این منطقه در کمتر از دو دهه هدر رفته است». ظریف تأکید کرد: اما مداخله امریکاییها تنها به حوزه نظامی محدود نبوده است. اقدامات اقتصادی تحمیلی امریکا که علیه مردم ایران انجام شده بخصوص در دوران همهگیری، چیزی کمتر از جنگ اقتصادی نیست. با این حال همانطور که اکنون شاهد هستیم، در دنبال کردن سیاست شکست خورده فشار حداکثری تفاوتی بین رئیسجمهوری سابق و کنونی امریکا نیست. وزیر خارجه ایران با بیان اینکه امریکا بهدنبال امنیتی کردن همه چیز با هدف تسلط است، افزود: این کشور به همه چیز از جنبه نظامی نگاه می کند. به منطقه به چشم منطقه نظامی نگاه میشود و ماهیت غالب تعاملات در منطقه نظامی است. این امتیاز دیگری برای امریکا و شرکای غربی آن دارد و آن فروش و صادرات تسلیحات نظامی آنهاست. وی در تشریح این مسأله گفت: شش همسایه جنوبی ما در خلیج فارس با جمعیت کلی کمتر از ۴۰ میلیون نفر، یک چهارم همه تسلیحاتی که در جهان به فروش میرسد را خریداری کردهاند. یکی از آنها بیش از ۶۰ میلیارد دلار سال گذشته در این راه هزینه کرد و دیگری با جمعیت تنها ۱.۵ میلیون نفر، ۲۲ میلیارد دلار هزینه کرد.
وزیر خارجه اظهار داشت: برای امنیتی کردن لازم است تهدیدها و دشمنان ساختگی (برای توجیه) و همچنین دوستان ساختگی و اتحادهای سطحی داشته باشید. امنیتی کردن همچنین اولویتهای منطقه را از مهمترین چالشها و تهدیدهای امنیتی واقعی به رسیدگی به موارد جعلی تغییر میدهد.
مسأله فلسطین باید اولویت منطقه باقی بماند
وی در ادامه گفت: شاید یکی از انگیزههای اصلی در اولویت قرار دادن این تهدیدهای امنیتی ساختگی در منطقه ما، به عقب راندن مسأله فلسطین و حتی اگر ممکن باشد، نادیده گرفتن آن باشد. پایان دادن به وضعیت بغرنج فلسطین باید طولانیترین اولویت منطقه باقی بماند. این یک مسأله جهانی است. هیچ صلح و ثباتی در منطقه و جهان با وجود ادامه وحشیگری صهیونیستها علیه فلسطینیان نمیتواند برقرار باشد. وزیر خارجه ایران در توضیح اولویت دیگر منطقه گفت: اولویت دیگر منطقه باید رسیدگی به فهرست طولانی مسائلی باشد که مرتبط با معیشت روزانه مردم است. به عقیده من برای بهبود شرایط زندگی مردم باید تقابل را با همکاری جایگزین کنیم. این البته نیازمند تعهد به گفتوگو و دیپلماسی است.
وی در ادامه با ابراز تأسف از اقدامات برخی بازیگران منطقهای خلاف این جهت، افزود: واقعیت این است که هیچ چیزی به لحاظ ماهیتی در منطقه ما اشتباه نیست و بحرانها ساخته انسانها هستند.
کلید رفع مشکلات منطقه، گفتوگو است
ظریف با تأکید بر اینکه مردم منطقه میتوانند با صلح کنار هم زندگی کنند، افزود: ما میتوانیم اختلافاتمان را با عقلانیت حل کنیم همانطور که قرنها این کار را کردهایم. البته کلید آن گفتوگو و دیپلماسی است. ایران علاقهمند به مذاکره با همه همسایگانش است. ما نیازی به خارجیها برای شکل دادن به سرنوشت منطقهای خود نداریم. مذاکره اساس دیپلماسی است و متأسفانه کمبود آن در منطقه ما وجود دارد. هیچ جایگزینی برای دیپلماسی وجود ندارد، دیپلماسی میتواند به نفع همه باشد اگر بدرستی و با احترام متقابل به کار گرفته شود. ظریف در ادامه سخنانش گفت: ایران به طور مداوم مذاکره و دیپلماسی منطقهای را در خلیج فارس رواج داده همانطور که در ابتکار صلح هرمز رئیسجمهوری روحانی نیز این موضوع منعکس شد. ایران همچنین بشدت به مذاکره با همسایگان خود اعتقاد دارد. وی با بیان اینکه از طریق دیپلماسی و مذاکره میتوانیم به منطقه شکل جدیدی بدهیم و بر صلح و سعادت تمرکز کنیم، اظهار داشت: میتوانیم درباره چالشهای مشترک همکاری کرده و برای استفاده از فرصتهای مشترک همافزایی کنیم. میتوانیم به طور مشترک پیشرفتهای اقتصادی، اجتماعی و مهمتر از همه انسانی منطقه را پیش ببریم. به باور ظریف فضای جدید منطقهای میتواند شکل بگیرد، اما برای این نیاز به یک بنیان شناختی جدید است و این که دیپلماسی باید جدیتر گرفته شود.
توصیه به کشورهای منطقه
وزیر خارجه خطاب به همسایگان عنوان کرد، هرگز در این چارچوب خطرناک مبنی بر اینکه ایران یک تهدید منطقهای است، مشارکت نکنید. وی اظهار داشت «صدام حسین» اولین بار موضوع تهدید ایران برای منطقه را مطرح کرد و وقتی صدام علیه حامیان مالی خود اقدام کرد، نتانیاهو جا پای او گذاشت و حدود سی سال است که در حال انتقال این پیام اشتباه است. این دو مجرم در مجموع تعداد بیشتری از اعراب را در مقایسه با هر کس دیگری کشتهاند. ظریف تأکید کرد ایران به ثروت و سرزمینهای همسایگان خود نیازی ندارد و فقط در همسایگی خود نیازمند صلح است. وی افزود ایران همیشه مانند سه هزار و چندی سال قبل ستون صلح و بازیگر منطقهای مسئول باقی میماند و آماده است هر قدمی در جهت صلح، امنیت و رفاه منطقه بردارد.
ظریف: امریکا بهدنبال فروش تسلیحات خود است
وزیر خارجه ایران در سخنانی در دومین نشست مجمع گفتوگوی تهران به تشریح وضعیت منطقه غرب آسیا پرداخت. محمدجواد ظریف، وضعیت کنونی منطقه را نامناسب ارزیابی کرد و در ادامه سه ریشه اصلی را برای مشکلات منطقه برشمرد و گفت: «معتقدم سه ریشه اصلی برای این مشکلات وجود دارد که شامل مداخلات بینالمللی، امنیتی کردن و اولویتسازی کردن است. شکی نیست که یکی از مهمترین دلایل مشکلات موجود، مداخله طولانی و خطرناک بینالمللی در منطقه ما است. منطقه ما هدف طرحهای ژئوپلتیک از سوی بازیگران خارج از منطقه در پنج قرن گذشته بوده است. در حافظه اخیر، امریکا ناامنی و بیثباتی در منطقه را بیشتر از هر جای دیگری تشدید کرده است. همانطور که آمار خود آنها (امریکاییها) نشان میدهد، چیزی حدود هفت تریلیون دلار در جنگهای بیپایان و مداخله نظامی در این منطقه در کمتر از دو دهه هدر رفته است». ظریف تأکید کرد: اما مداخله امریکاییها تنها به حوزه نظامی محدود نبوده است. اقدامات اقتصادی تحمیلی امریکا که علیه مردم ایران انجام شده بخصوص در دوران همهگیری، چیزی کمتر از جنگ اقتصادی نیست. با این حال همانطور که اکنون شاهد هستیم، در دنبال کردن سیاست شکست خورده فشار حداکثری تفاوتی بین رئیسجمهوری سابق و کنونی امریکا نیست. وزیر خارجه ایران با بیان اینکه امریکا بهدنبال امنیتی کردن همه چیز با هدف تسلط است، افزود: این کشور به همه چیز از جنبه نظامی نگاه می کند. به منطقه به چشم منطقه نظامی نگاه میشود و ماهیت غالب تعاملات در منطقه نظامی است. این امتیاز دیگری برای امریکا و شرکای غربی آن دارد و آن فروش و صادرات تسلیحات نظامی آنهاست. وی در تشریح این مسأله گفت: شش همسایه جنوبی ما در خلیج فارس با جمعیت کلی کمتر از ۴۰ میلیون نفر، یک چهارم همه تسلیحاتی که در جهان به فروش میرسد را خریداری کردهاند. یکی از آنها بیش از ۶۰ میلیارد دلار سال گذشته در این راه هزینه کرد و دیگری با جمعیت تنها ۱.۵ میلیون نفر، ۲۲ میلیارد دلار هزینه کرد.
وزیر خارجه اظهار داشت: برای امنیتی کردن لازم است تهدیدها و دشمنان ساختگی (برای توجیه) و همچنین دوستان ساختگی و اتحادهای سطحی داشته باشید. امنیتی کردن همچنین اولویتهای منطقه را از مهمترین چالشها و تهدیدهای امنیتی واقعی به رسیدگی به موارد جعلی تغییر میدهد.
مسأله فلسطین باید اولویت منطقه باقی بماند
وی در ادامه گفت: شاید یکی از انگیزههای اصلی در اولویت قرار دادن این تهدیدهای امنیتی ساختگی در منطقه ما، به عقب راندن مسأله فلسطین و حتی اگر ممکن باشد، نادیده گرفتن آن باشد. پایان دادن به وضعیت بغرنج فلسطین باید طولانیترین اولویت منطقه باقی بماند. این یک مسأله جهانی است. هیچ صلح و ثباتی در منطقه و جهان با وجود ادامه وحشیگری صهیونیستها علیه فلسطینیان نمیتواند برقرار باشد. وزیر خارجه ایران در توضیح اولویت دیگر منطقه گفت: اولویت دیگر منطقه باید رسیدگی به فهرست طولانی مسائلی باشد که مرتبط با معیشت روزانه مردم است. به عقیده من برای بهبود شرایط زندگی مردم باید تقابل را با همکاری جایگزین کنیم. این البته نیازمند تعهد به گفتوگو و دیپلماسی است.
وی در ادامه با ابراز تأسف از اقدامات برخی بازیگران منطقهای خلاف این جهت، افزود: واقعیت این است که هیچ چیزی به لحاظ ماهیتی در منطقه ما اشتباه نیست و بحرانها ساخته انسانها هستند.
کلید رفع مشکلات منطقه، گفتوگو است
ظریف با تأکید بر اینکه مردم منطقه میتوانند با صلح کنار هم زندگی کنند، افزود: ما میتوانیم اختلافاتمان را با عقلانیت حل کنیم همانطور که قرنها این کار را کردهایم. البته کلید آن گفتوگو و دیپلماسی است. ایران علاقهمند به مذاکره با همه همسایگانش است. ما نیازی به خارجیها برای شکل دادن به سرنوشت منطقهای خود نداریم. مذاکره اساس دیپلماسی است و متأسفانه کمبود آن در منطقه ما وجود دارد. هیچ جایگزینی برای دیپلماسی وجود ندارد، دیپلماسی میتواند به نفع همه باشد اگر بدرستی و با احترام متقابل به کار گرفته شود. ظریف در ادامه سخنانش گفت: ایران به طور مداوم مذاکره و دیپلماسی منطقهای را در خلیج فارس رواج داده همانطور که در ابتکار صلح هرمز رئیسجمهوری روحانی نیز این موضوع منعکس شد. ایران همچنین بشدت به مذاکره با همسایگان خود اعتقاد دارد. وی با بیان اینکه از طریق دیپلماسی و مذاکره میتوانیم به منطقه شکل جدیدی بدهیم و بر صلح و سعادت تمرکز کنیم، اظهار داشت: میتوانیم درباره چالشهای مشترک همکاری کرده و برای استفاده از فرصتهای مشترک همافزایی کنیم. میتوانیم به طور مشترک پیشرفتهای اقتصادی، اجتماعی و مهمتر از همه انسانی منطقه را پیش ببریم. به باور ظریف فضای جدید منطقهای میتواند شکل بگیرد، اما برای این نیاز به یک بنیان شناختی جدید است و این که دیپلماسی باید جدیتر گرفته شود.
توصیه به کشورهای منطقه
وزیر خارجه خطاب به همسایگان عنوان کرد، هرگز در این چارچوب خطرناک مبنی بر اینکه ایران یک تهدید منطقهای است، مشارکت نکنید. وی اظهار داشت «صدام حسین» اولین بار موضوع تهدید ایران برای منطقه را مطرح کرد و وقتی صدام علیه حامیان مالی خود اقدام کرد، نتانیاهو جا پای او گذاشت و حدود سی سال است که در حال انتقال این پیام اشتباه است. این دو مجرم در مجموع تعداد بیشتری از اعراب را در مقایسه با هر کس دیگری کشتهاند. ظریف تأکید کرد ایران به ثروت و سرزمینهای همسایگان خود نیازی ندارد و فقط در همسایگی خود نیازمند صلح است. وی افزود ایران همیشه مانند سه هزار و چندی سال قبل ستون صلح و بازیگر منطقهای مسئول باقی میماند و آماده است هر قدمی در جهت صلح، امنیت و رفاه منطقه بردارد.
مبلغ دیه ۴۸۰ میلیون تومان تعیین شد
سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرد: برای سال ۱۴۰۰ نرخ دیه قتل عمدی یا غیرعمدی [فرد] مسلمان، ۴۸۰ میلیون تومان تعیین شده است. به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ غلامحسین اسماعیلی در چهلمین نشست خبری در پاسخ به سؤالی درباره میزان نرخ دیه در سال ۱۴۰۰ گفت: به موجب قانون این موضوع باید توسط قوه قضائیه اعلام شود که در دو جلسه متوالی در روز گذشته و دوشنبه هفته قبل این موضوع در شورای عالی قوه قضائیه مطرح شد و بر اساس مصوبه رئیس قوه قضائیه که از اول فروردین سال آینده لازم الاجرا است نرخ دیه قتل غیرعمد مسلمان ۴۸۰ میلیون تومان تعیین شد.
گروه سیاسی/ آخرین نشست خبری سخنگوی قوه قضائیه در سال جاری دیروز به صورت مجازی برگزار شد و غلامحسین اسماعیلی از تأیید حکم 31 سال حبس اکبر طبری از سوی دیوان عالی کشور خبر داد. او همچنین گزارشی از عملکرد دستگاه قضایی در سال 99 و ایجاد سامانه خدمترسانی هوشمند ارائه کرد و سپس به سراغ دیگر پروندههای مفتوح در قوه قضائیه رفت.
اسماعیلی در ارائه گزارش عملکرد یکساله قوه قضائیه درباره پروندههای مربوط به مبارزه با مفاسد اقتصادی در سال ۹۹ گفت: در این سال مبارزه با مفاسد اقتصادی اولویت ما بود. در شعب ویژه مبارزه با اخلالگران اقتصادی در کشور ۲۰۶ پرونده بررسی شدند که ۷ متهم حقوقی هم علاوه بر شخصیت حقیقی داشتیم که در تهران ۱۴۲ نفر، فارس ۱۹ نفر، خراسان رضوی ۱۵ نفر، قم ۸ نفر، اصفهان ۶ نفر و هرمزگان یک نفر و گلستان ۵ نفر محکوم شدند. سخنگوی قوه قضائیه ادامه داد: نوع محکومیتهای صادره به این صورت بود که ۳ نفر در شعب محکوم به اعدام، یک نفر محکوم به حبس۳۰ سال و ۸ نفر حبس ۲۰ تا ۲۵ سال و ۷ نفر به تحمل ۱۵ تا ۲۰ سال حبس، ۳۱ نفر به تحمل حبس از ۱۰ تا ۱۵ سال، ۷۲ نفر به تحمل حبس ۵ تا ۱۰ سال، ۵۱ نفر انفصال از مشاغل دولتی، ۶ شرکت حکم انحلال و ۴۷ مورد مجازات شلاق توسط شعب مبارزه با مفاسد اقتصادی گرفتند.
۴ و نیم سال حبس برای مدیرعامل وقت منطقه آزاد کیش
در ادامه این جلسه اسماعیلی به پرونده منطقه آزاد کیش اشاره کرد و در توضیحات خود گفت: در دادنامه صادره از دادگاه تجدیدنظر استان که منتهی به صدور قطعی حکم شده آقای علیرضا عامری رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل وقت منطقه آزاد کیش به جرم اخذ رشوه و تبانی در معاملات دولتی و سوء استفاده از مقام شغل به یک فقره ۴ و نیم سال حبس و یک فقره ۴ سال حبس و بعلاوه ۲ سال حبس و نیز یک سال حبس و جزای نقدی و شلاق و انفصال از مشاغل دولتی محکوم شده که البته مجازات اشد قابل اجراست. همچنین خانم لیلا امیرآبادی وکیل دادگستری به جرم پرداخت رشوه و جعل اسناد و اعمال نفوذ و معاونت در تحصیل مال نامشروع به ۳ فقره دو سال حبس و یک فقره یک سال حبس محکوم شده است. در این پرونده متهمان دیگری هم محکومیت یافتند که از بیان جزئیات معذورم و در سایت میزان اعلام میشود.
سخنگوی قوه قضائیه در ادامه پاسخ به پرسش خبرنگاران در حالی از تأیید حکم اکبر طبری معاون اجرایی سابق حوزه ریاست دستگاه قضا خبر داد که وکیل طبری پیش از این گفته بود دیوان عالی کشور رأی صادره در پرونده موکلش را نقض کرده است.
به گزارش ایسنا، اسماعیلی در توضیحات خود گفت: حکم نهایی پرونده مهم و ویژه اکبر طبری بعد از دادرسی عمیق و گسترده در دادسرا و دادگاه صادر شد. شهریور اعلام کردیم که با تقاضای اعاده دادرسی محکومان این پرونده به دیوان عالی ارسال شد. محکومیت طبری در ارتباط با رهبری و سردستگی باند ارتشا که املاک متعدد و وجوه متعددی را به صورت رشوه از اصحاب پروندهها اخذ کرده بودند اعلام شد. بنا بر رأی دادگاه، او محکوم به ۳۱ سال حبس تعزیری و پرداخت جزای نقدی معادل قیمت اموال و وجوه مأخوذه و انفصال دائم از خدمات دولتی و استرداد املاک شده بود اکنون این رأی توسط دیوان عالی کشور تأیید و قطعی شده است. او ادامه داد: ایشان اتهامات متعدد دیگری مانند جعل اسناد رسمی و سوء استفاده از اسناد و اعمال نفوذ در مقامات و ۳ فقره اعمال نفوذ و یک فقره قرضورزی داشت که تأیید شد. در مورد اتهام پولشویی برای دیوان عالی تردیدی پیش آمده و دادگاه گفته قانون پولشویی اخیرالتصویب است و با توجه به قانون جدید این اتهام مورد رسیدگی و رأی مجدد است ولی در مورد سایر محکومیتهای ایشان باید بگویم که به تأیید دیوان عالی رسیده و لازمالاجراست.
در ادامه این نشست اسماعیلی در پاسخ به سؤالی درباره تخریب املاک کلاک و ارتباطش با پرونده اکبر طبری گفت: این پرونده مستقل بود، اما اکبر طبری در فرآیند آن اعمال نفوذ کرده بود. قبلاً رأی پرونده صادر شد. در دوره اخیر تقاضای اعاده دادرسی انجام و محکومیت آقای نجفی در رابطه با اراضی کلاک تأیید و اراضی به بیتالمال اعاده شد. پرونده مجدداً در کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداری لواسان مطرح شد و این کمیسیون رأی به قلع و قمع بناهای احداثی صادر کرد و آنچه به اجرا درآمد، آرای کمیسیون ماده ۱۰۰ بود و مجموعه اراضی کلاک اعاده به وضع سابق میشود.
در انتظار نظر دیوان در مورد پرونده عیسی شریفی
سخنگوی قوه قضائیه در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا دیوان عالی کشور درباره پرونده عیسی شریفی -قائم مقام محمدباقر قالیباف در دوران شهرداری تهران- نظر نداده است، گفت: دیوان وعده داده بود که قبل از پایان سال جاری در این پرونده رأی صادر کند و به محض وصول رأی و نظر دیوان عالی این اطمینان را به مردم میدهم که نسبت به این پرونده اطلاعرسانی دقیق خواهد شد. امیدوارم در همین روزهای باقی مانده سال باشد و به محض اینکه رأی دیوان به دستمان برسد، اطلاعرسانی خواهد شد.
دیه سال آینده؛ ۴۸۰ میلیون تومان
وی در پاسخ به سؤالی درباره مبلغ دیه سال ۱۴۰۰ گفت: به موجب قانون در پایان هر سال باید مبلغ دیه توسط قوه قضائیه تعیین تکلیف شود. این موضوع در دو جلسه متوالی روز گذشته و دوشنبه در شورای عالی قوه قضائیه مطرح شد. نهایتاً مصوبه ریاست قوه قضائیه این شد که برای سال ۱۴۰۰ نرخ دیه قتل غیرعمد مسلمان ۴۸۰ میلیون تومان باشد و از اول فروردین سال ۱۴۰۰ لازمالاجرا است.
اسماعیلی در پاسخ به سؤالی درباره آخرین وضعیت پرونده مدیران بانک مرکزی (سیف، عراقچی و آقاخان) هم گفت: پرونده برای رفع نقص از دادگاه به دادسرا آمده بود و نواقص مورد نظر دادگاه توسط دادسرا برطرف شد و پرونده به دادگاه برمیگردد و دادگاه در این حوزه تصمیم خود را اتخاذ میکند. اینکه آیا با توجه به جلسات قبلی از ناحیه دادگاه و رفع نقصهایی که دادسرا انجام داده، چه روندی باید طی شود بستگی به تصمیم هیأت حاکمه دادگاه دارد و تاکنون تصمیم جدیدی از سوی شعبه به ما اعلام نشده است.
حفظ آزادیهای مشروع محور مهم سند تحول قضایی
اسماعیلی در پاسخ به سؤالی در این خصوص که اجرایی شدن سند تحول قضایی چه تأثیری در حقوق شهروندی دارد، گفت: یکی از محورهای مهم سند تحول قضایی برگرفته از مأموریتهای قوه قضائیه در قانون اساسی، یعنی حفظ آزادیهای مشروع است. ما برنامهها و راهکارهای متعددی در سند تحول قضایی برای تحقق این امر در نظر گرفتیم. قانون احترام به آزادیهای مشروع حتماً با نگرش توسعه حقوق شهروندی مورد بازنگری قرار میگیرد و در فرآیند دادرسی دادگاهها در حوزههای مختلف محورهای مهمی هستند و در بعد ستادی دفتر بازرسی حقوق شهروندی در ستاد قوه قضائیه با مأموریتهای ویژه در تمامی دادگستری استانها نظارت بر عملکرد بخشهای مختلف دارد.
اسماعیلی در پایان با اشاره به اینکه کشیکهای نوروزی ۲۴ ساعت در واحدهای قضایی قوه قضائیه دایرهستند و به مردم و شهروندان بویژه در نیازمندیهای حوزه قضایی خدمات ارائه میشود، گفت: ما به دنبال تأمین آرامش برای مردم هستیم و برای زندانیان مرخصی نوروزی درنظر گرفته شده است و چون امنیت و آرامش روانی مردم مورد اهتمام جدی ما است، دراین بخشنامه تصریح شده تمامی کسانی که به جرم سرقت در داخل زندان هستند مرخصی نخواهند گرفت و مردم اطمینان داشته باشند، افرادی که به مرخصی میآیند برای سایر شهروندان مخاطره ایجاد نمیکنند.
گروه سیاسی/ آخرین نشست خبری سخنگوی قوه قضائیه در سال جاری دیروز به صورت مجازی برگزار شد و غلامحسین اسماعیلی از تأیید حکم 31 سال حبس اکبر طبری از سوی دیوان عالی کشور خبر داد. او همچنین گزارشی از عملکرد دستگاه قضایی در سال 99 و ایجاد سامانه خدمترسانی هوشمند ارائه کرد و سپس به سراغ دیگر پروندههای مفتوح در قوه قضائیه رفت.
اسماعیلی در ارائه گزارش عملکرد یکساله قوه قضائیه درباره پروندههای مربوط به مبارزه با مفاسد اقتصادی در سال ۹۹ گفت: در این سال مبارزه با مفاسد اقتصادی اولویت ما بود. در شعب ویژه مبارزه با اخلالگران اقتصادی در کشور ۲۰۶ پرونده بررسی شدند که ۷ متهم حقوقی هم علاوه بر شخصیت حقیقی داشتیم که در تهران ۱۴۲ نفر، فارس ۱۹ نفر، خراسان رضوی ۱۵ نفر، قم ۸ نفر، اصفهان ۶ نفر و هرمزگان یک نفر و گلستان ۵ نفر محکوم شدند. سخنگوی قوه قضائیه ادامه داد: نوع محکومیتهای صادره به این صورت بود که ۳ نفر در شعب محکوم به اعدام، یک نفر محکوم به حبس۳۰ سال و ۸ نفر حبس ۲۰ تا ۲۵ سال و ۷ نفر به تحمل ۱۵ تا ۲۰ سال حبس، ۳۱ نفر به تحمل حبس از ۱۰ تا ۱۵ سال، ۷۲ نفر به تحمل حبس ۵ تا ۱۰ سال، ۵۱ نفر انفصال از مشاغل دولتی، ۶ شرکت حکم انحلال و ۴۷ مورد مجازات شلاق توسط شعب مبارزه با مفاسد اقتصادی گرفتند.
۴ و نیم سال حبس برای مدیرعامل وقت منطقه آزاد کیش
در ادامه این جلسه اسماعیلی به پرونده منطقه آزاد کیش اشاره کرد و در توضیحات خود گفت: در دادنامه صادره از دادگاه تجدیدنظر استان که منتهی به صدور قطعی حکم شده آقای علیرضا عامری رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل وقت منطقه آزاد کیش به جرم اخذ رشوه و تبانی در معاملات دولتی و سوء استفاده از مقام شغل به یک فقره ۴ و نیم سال حبس و یک فقره ۴ سال حبس و بعلاوه ۲ سال حبس و نیز یک سال حبس و جزای نقدی و شلاق و انفصال از مشاغل دولتی محکوم شده که البته مجازات اشد قابل اجراست. همچنین خانم لیلا امیرآبادی وکیل دادگستری به جرم پرداخت رشوه و جعل اسناد و اعمال نفوذ و معاونت در تحصیل مال نامشروع به ۳ فقره دو سال حبس و یک فقره یک سال حبس محکوم شده است. در این پرونده متهمان دیگری هم محکومیت یافتند که از بیان جزئیات معذورم و در سایت میزان اعلام میشود.
سخنگوی قوه قضائیه در ادامه پاسخ به پرسش خبرنگاران در حالی از تأیید حکم اکبر طبری معاون اجرایی سابق حوزه ریاست دستگاه قضا خبر داد که وکیل طبری پیش از این گفته بود دیوان عالی کشور رأی صادره در پرونده موکلش را نقض کرده است.
به گزارش ایسنا، اسماعیلی در توضیحات خود گفت: حکم نهایی پرونده مهم و ویژه اکبر طبری بعد از دادرسی عمیق و گسترده در دادسرا و دادگاه صادر شد. شهریور اعلام کردیم که با تقاضای اعاده دادرسی محکومان این پرونده به دیوان عالی ارسال شد. محکومیت طبری در ارتباط با رهبری و سردستگی باند ارتشا که املاک متعدد و وجوه متعددی را به صورت رشوه از اصحاب پروندهها اخذ کرده بودند اعلام شد. بنا بر رأی دادگاه، او محکوم به ۳۱ سال حبس تعزیری و پرداخت جزای نقدی معادل قیمت اموال و وجوه مأخوذه و انفصال دائم از خدمات دولتی و استرداد املاک شده بود اکنون این رأی توسط دیوان عالی کشور تأیید و قطعی شده است. او ادامه داد: ایشان اتهامات متعدد دیگری مانند جعل اسناد رسمی و سوء استفاده از اسناد و اعمال نفوذ در مقامات و ۳ فقره اعمال نفوذ و یک فقره قرضورزی داشت که تأیید شد. در مورد اتهام پولشویی برای دیوان عالی تردیدی پیش آمده و دادگاه گفته قانون پولشویی اخیرالتصویب است و با توجه به قانون جدید این اتهام مورد رسیدگی و رأی مجدد است ولی در مورد سایر محکومیتهای ایشان باید بگویم که به تأیید دیوان عالی رسیده و لازمالاجراست.
در ادامه این نشست اسماعیلی در پاسخ به سؤالی درباره تخریب املاک کلاک و ارتباطش با پرونده اکبر طبری گفت: این پرونده مستقل بود، اما اکبر طبری در فرآیند آن اعمال نفوذ کرده بود. قبلاً رأی پرونده صادر شد. در دوره اخیر تقاضای اعاده دادرسی انجام و محکومیت آقای نجفی در رابطه با اراضی کلاک تأیید و اراضی به بیتالمال اعاده شد. پرونده مجدداً در کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداری لواسان مطرح شد و این کمیسیون رأی به قلع و قمع بناهای احداثی صادر کرد و آنچه به اجرا درآمد، آرای کمیسیون ماده ۱۰۰ بود و مجموعه اراضی کلاک اعاده به وضع سابق میشود.
در انتظار نظر دیوان در مورد پرونده عیسی شریفی
سخنگوی قوه قضائیه در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا دیوان عالی کشور درباره پرونده عیسی شریفی -قائم مقام محمدباقر قالیباف در دوران شهرداری تهران- نظر نداده است، گفت: دیوان وعده داده بود که قبل از پایان سال جاری در این پرونده رأی صادر کند و به محض وصول رأی و نظر دیوان عالی این اطمینان را به مردم میدهم که نسبت به این پرونده اطلاعرسانی دقیق خواهد شد. امیدوارم در همین روزهای باقی مانده سال باشد و به محض اینکه رأی دیوان به دستمان برسد، اطلاعرسانی خواهد شد.
دیه سال آینده؛ ۴۸۰ میلیون تومان
وی در پاسخ به سؤالی درباره مبلغ دیه سال ۱۴۰۰ گفت: به موجب قانون در پایان هر سال باید مبلغ دیه توسط قوه قضائیه تعیین تکلیف شود. این موضوع در دو جلسه متوالی روز گذشته و دوشنبه در شورای عالی قوه قضائیه مطرح شد. نهایتاً مصوبه ریاست قوه قضائیه این شد که برای سال ۱۴۰۰ نرخ دیه قتل غیرعمد مسلمان ۴۸۰ میلیون تومان باشد و از اول فروردین سال ۱۴۰۰ لازمالاجرا است.
اسماعیلی در پاسخ به سؤالی درباره آخرین وضعیت پرونده مدیران بانک مرکزی (سیف، عراقچی و آقاخان) هم گفت: پرونده برای رفع نقص از دادگاه به دادسرا آمده بود و نواقص مورد نظر دادگاه توسط دادسرا برطرف شد و پرونده به دادگاه برمیگردد و دادگاه در این حوزه تصمیم خود را اتخاذ میکند. اینکه آیا با توجه به جلسات قبلی از ناحیه دادگاه و رفع نقصهایی که دادسرا انجام داده، چه روندی باید طی شود بستگی به تصمیم هیأت حاکمه دادگاه دارد و تاکنون تصمیم جدیدی از سوی شعبه به ما اعلام نشده است.
حفظ آزادیهای مشروع محور مهم سند تحول قضایی
اسماعیلی در پاسخ به سؤالی در این خصوص که اجرایی شدن سند تحول قضایی چه تأثیری در حقوق شهروندی دارد، گفت: یکی از محورهای مهم سند تحول قضایی برگرفته از مأموریتهای قوه قضائیه در قانون اساسی، یعنی حفظ آزادیهای مشروع است. ما برنامهها و راهکارهای متعددی در سند تحول قضایی برای تحقق این امر در نظر گرفتیم. قانون احترام به آزادیهای مشروع حتماً با نگرش توسعه حقوق شهروندی مورد بازنگری قرار میگیرد و در فرآیند دادرسی دادگاهها در حوزههای مختلف محورهای مهمی هستند و در بعد ستادی دفتر بازرسی حقوق شهروندی در ستاد قوه قضائیه با مأموریتهای ویژه در تمامی دادگستری استانها نظارت بر عملکرد بخشهای مختلف دارد.
اسماعیلی در پایان با اشاره به اینکه کشیکهای نوروزی ۲۴ ساعت در واحدهای قضایی قوه قضائیه دایرهستند و به مردم و شهروندان بویژه در نیازمندیهای حوزه قضایی خدمات ارائه میشود، گفت: ما به دنبال تأمین آرامش برای مردم هستیم و برای زندانیان مرخصی نوروزی درنظر گرفته شده است و چون امنیت و آرامش روانی مردم مورد اهتمام جدی ما است، دراین بخشنامه تصریح شده تمامی کسانی که به جرم سرقت در داخل زندان هستند مرخصی نخواهند گرفت و مردم اطمینان داشته باشند، افرادی که به مرخصی میآیند برای سایر شهروندان مخاطره ایجاد نمیکنند.
پژمان جمشیدی در گفتوگو با «ایران» از سال متفاوت 99 گفته است
رضایت مخاطب مهمترین دغدغهام است
سیدرضا صائمی
منتقد سینما
گاهی بهترین اتفاقات زندگی در بدترین زمان ممکن یا در بدترین سال زندگی میافتد. سال 99 برای پژمان جمشیدی چنین وضعیتی داشت. او در حالی نامزد دریافت سیمرغ برای بهترین نقش مکمل شد که بهترین دوستانش در فوتبال مهرداد میناوند و علی انصاریان را به دلیل ابتلا به کرونا از دست داد. فارغ از این، جمشیدی سال 99 را با سریال زیر خاکی آغاز کرد که بازیاش در کنار ژاله صامتی مورد توجه قرار گرفت. از سوی دیگر او امسال هم فیلم و هم سریال خوب، بد، جلف را در اکران عمومی و نمایش خانگی بهعنوان بازیگر این آثار داشت و امسال با دو حضور متفاوت یکی در شیشلیک و دیگری در خط فرضی، حضور پررنگی در جشنواره داشت. قطعاً یکی از ستارههای سینمای ایران در سال 99 پژمان جمشیدی بود. به این بهانه با او گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
سال 99 سال عجیبی برای شما بود. سال اشکها و لبخندها. سالی که با زیرخاکی گام بلندی در نقش آفرینی تلویزیونی برداشتید. دو نقش متفاوت در فیلمهای «شیشلیک» و «خط فرضی» داشتید که انگار تلاشی بود تا فرضیههای کلیشهای درباره خود و بازی در نقشهای کمدی را بشکنید و خودتان را ثابت کنید. در جشنواره فجر نامزد سیمرغ شدید و همچنین حضور در نمایش خانگی با سریال «خوب، بد، جلف» البته از سوی دیگر مهرداد میناوند و علی انصاریان دو نفر از دوستان قدیمی خود را از دست دادید و درست در همان زمان حاشیههای تلخ جشنواره را تجربه کردید. حس و حال خودتان درباره سال 99 چیست؟
واقعا سال 99 سال عجیبی بود. شاید عجیبترین سال زندگی همه ما؛ حتی باید گفت عجیبترین سال برای همه کسانی که در این مقطع تاریخی در کل دنیا زندگی میکنند. اتفاقاتی افتاد که شاید اگر دو ماه قبلش به ما میگفتند ما باور نمیکردیم. ویروس کرونا و تخریب هایش، دوری آدم ها از هم و آسیب هایش، کم شدن روابط انسانی و ترسیدن آدم ها از هم و دوری از معاشرت با هم که چیز غریبی بود و چهره دنیا را عوض کرد و مزایا و معایب زیادی داشت. به نظر من بیشتر تأثیرات منفی کرونا بر روح و روان آدمها بود که خودش یک بحث بسیار مفصلی است. در مورد خودم بهترین اتفاق زندگی در سال 99 نامزد شدن در سیونهمین جشنواره فیلم فجر بود. با وجود کرونا؛ سال کم کاری برای من نبود بجز چند ماه اول که بهخاطر کرونا نمیتوانستیم کار کنیم ولی قراردادهایی که از سال قبلش بسته بودم خیلی فشرده باید اجرایی میشد و من هم باید به آنها پایبند میبودم. از جمله بازی در فیلم «شیشلیک» که تجربه حضور در آن برای من خیلی جذاب بود. محمدحسن مهدویان کارگردانی بسیار کاربلد و گروه بسیار خوبی در پشت صحنه داشتند. حضور آقای عطاران و خانم ثابتی مزید بر علت بود همچنین استاد جمشید هاشمپور که برای من افتخاری بزرگ بود که در کنار ایشان بازی کنم. «خط فرضی» به دوران قبل از کرونا مربوط میشد که شاید متفاوتترین تجربه من در عرصه بازیگری بود. کار سختی بود اما از خروجی کار راضی بودم و فیلم را هم خیلی دوست داشتم. ضمن اینکه بازی کردن کنار سحر دولتشاهی، خانم حاجیان و آقای پورشیرازی برای من تجربه شیرینی بود گرچه خود فیلم بسیار قصه تلخی داشت اما من امسال لحظات تلخ عجیب و غریبی را تجربه کردم. از دست دادن مهرداد و علی بشدت تأثیر منفی بر روحیه و زندگی من گذاشت. اتفاقی غیر قابل باور که همچنان هم برای من باورکردنی نیست. خیلی تلخ بود؛ نمیتوانم میزان شوکی که به من وارد شد را در قالب کلمات بیان کنم. ضربه مهلکی بود هم به ما که از دوستان و هم تیمی مهرداد و علی بودیم و هم به جامعه و مردم. پس از مرگ مهرداد و علی، ترس عجیبی در جامعه ایجاد شد و اتفاق ناگواری را رقم زد. درباره «خوب، بد، جلف» هم باید بگویم قسمت اول آن در دو جشنواره قبلی، اتفاق های خوبی برای آن افتاد و در آرای مردمی دوم شد. «خوب، بد، جلف 2» به نظر از حیث کارگردانی، سینماییتر از قسمت اول بود ولی از حیث فیلمنامه به نظرم مخاطبان قصه اول را بیشتر دوست داشتند. اما اتفاقاتی که در اکران به خاطر کرونا و تعطیلی سینماها افتاد ضربه شدیدی به نمایش و اکران آن زد و فیلمی که طبق پیشبینیها میتوانست دو سه تا فیلم برتر سال شود دچار افت شدید فروش شد و اصلاً در اکران نابود شد.
ما چون فیلمنامه قسمت دوم را نیمه کاره رها کرده بودیم پیمان قاسمخانی خیلی علاقه نشان داد حالا که سینما تعطیل است ما قسمت سوم آن را برای نمایش خانگی تولید کنیم و داستان را تمام کنیم که مدیون مخاطبانی که «فیلم خوب بد جلف دو» را در سینما دیدند نباشیم.
نام پژمان جمشیدی فارغ از بازیکن- بازیگر بودن، کانون مناقشات ژورنالیستی درباره ورود بازیکنان به عرصه بازیگری است که طی این سالها همواره یکی از چالشهای شما در سینما بوده. گرچه بهنظر من شما با بازی در فیلم «سوءتفاهم» به این سوءتفاهمها پایان دادید و ثابت کردید که از پی حشمت و جاه به اینجا نیامدید و بازیگری برای شما جدی است. با این حال انگار هنوز برخی این جدیت را جدی نگرفتهاند یا نمیخواهند توانایی شما در بازیگری را باور کنند. فکر میکنید چه باید کرد تا این عده قانع شوند و شما را به جای بازیگر کنونی سینما با بازیکن سابق فوتبال به یاد نیاورند؟
بله این حاشیه ورود من به سینما همیشه وجود داشته است و راستش خیلی دوست ندارم به آن بپردازم و به نظرم اگر بخواهم به آن بپردازم مسأله لوث میشود. شاید تنها چیزی که در واکنش به این حاشیهها در من ایجاد میشود انگیزه بیشتر است. وقتی برای فیلم «سوءتفاهم» نامزد شدم و آن اتفاقات افتاد نه ناراحت شدم و نه برای من دور از ذهن بود. خب من در این جامعه زندگی میکنم و با انواع و اقسام دیدگاهها مواجه میشوم هیچ چیزی مرا متعجب و شوکه نمیکند. ما آدمهایی هستیم با افکار وعقاید مختلف، تربیتها و فرهنگهای مختلف و برای همین اگر بتوانیم به نظرات هم احترام بگذاریم حتی اگر برای ما خوشایند نباشد هم جامعه بهتری خواهیم داشت و هم زندگی راحت تری. به همین دلیل نه متعجب میشوم نه ناراحت و عصبانی. به همین خاطر هم در مقام پاسخگویی برنمیآییم چون لزومی نمیبینیم چون دارم کارم را میکنم و هدف من انجام آن کار است و زمانی که در ریل این کار هستم ضرورتی ندارد که به هر حرف و نظری واکنش نشان دهم؛ بخصوص کار هنری که دیده میشود و مردم و منتقدان خودشان قضاوت میکنند. ضمن اینکه هر چقدر هم توضیح بدهی به اندازه خود کار و بازی کردن نمیتوانی از خودت دفاع کنی.
گرچه دو عرصه فوتبال و سینما از هم متفاوت است اما بهنظرم میتوان بین بازیکن بودن و بازیگر شدن پل زد. مثلاً تجربه کار تیمی و جمعی یا نقش مهارتهای فردی در خلق موقعیت یا رضایت هواداران و مخاطبان به نوعی در هر دو حوزه وجود دارد. آیا تجربههای فوتبالی و بازیکن بودن به درد بازیگری شما هم خورد یا نه؟
بهنظرم نسبت بین بازیگر و بازیکن بودن در عرصه تئاتر بیشتر خودش را نشان میدهد تا سینما. فوتبال از این لحاظ میتواند شبیه تئاتر باشد که تو حست را مستقیم از تماشاگر میگیری و این لذت را در لحظه تجربه میکنی؛ حسی که خیلی خوشایند است. شاید تجربه فوتبال در مسائلی از این دست به من کمک کرده باشد. مثلاً اینکه استرس کمتری از بازی جلوی تماشاگران تئاتر داشتم و فشار نگاه تماشاگران را روی خودم حس نمیکردم. با اینکه به حضور من در عرصه تئاتر نقدهای بیشتر و تندتری نسبت به سینما وجود داشت، ولی بازهم باعث نمیشود فشار حضور تماشاگر را حس کنم. اتفاقاً انگیزه و ذوق بیشتری برای اجرا میداد. هر چه سالن پرتر بود برای من خوشایندتر بود.
به نظر میرسد شما هم برای تجربهگرایی در سینما و بازیگری و هم برای اثبات خود به منتقدانی که با بدبینی به کارنامه شما نگاه میکنند تلاش میکنید تا از نقشهای کمیک فاصله بگیرید و حتی امسال به غیر از «خط فرضی» در فیلم «شیشلیک» هم به اعتقاد من نقش شما جدی بود نه کمدی. اینکه مردم شما را در نقش جدی بپذیرند آیا به این برمیگردد که اولین بار و در ادامه شما را در نقشهای کمدی دیدند یا ویژگیهای فردی شما مثلاً نوع فیزیک صورت و شمایل ظاهری تان باعث میشود پژمان جمشیدی را در نقشهای طنازانه باور کنند. اساساً خودتان به نقش آفرینی در کدام ژانر بیشتر علاقه دارید.
به درست یا غلط خیلی بین نقشها تفاوت قائل نیستم اما حس میکنم اگر در درجه اول فیلمنامه خوبی باشد در درجه دوم کارگردان خوب و در درجه سوم کستینگ خوبی باشد به من انگیزه و حس بهتری برای حضور در آن کار میدهد. از همه اینها مهمتر این است که اصلاً بتوانم آن نقش را اجرا کنم یا نه؛ یعنی توانایی اجرای آن نقش را در خودم ببینم یا نه. اینکه میتوانم آن نقش را چنان که در فیلمنامه هست یا کارگردان انتظار دارد پیاده کنم یا نه. دغدغههای اصلی و همیشگی من برای قبول یک نقش و حضور در یک فیلم و سریال همین مؤلفه هاست. دلیل اینکه در فیلمهای با ژانر جدیتر نقشهای کوتاهتر هم بازی کردم به همین دلیل است؛ چون دوست داشتم اگر توانایی خاصی در ایفای آن نقش دارم دیده شود و خودم آن را تجربه کنم. برای نقشهای کمدی که پیشنهاد داشتم همیشه ولی برای نقشهای جدی پیشنهادات آنقدر نبود. قبول کردن نقشهای کوتاه مثل فیلم «هزارتو» و حتی همین «خط فرضی» به من کمک کرد و میکند که کارگردانها از این زاویه هم بازی مرا ببینند و اگر قابل بدانند برای کارهایی که میخواهند بسازند پیشنهاد دهند. در مورد اینکه مردم مرا در نقشهای جدی میپذیرند یا خیر؛ پاسخ قطعی دادن دشوار است. همین که مردم مرا بهعنوان یک دفاع و فوتبالیست خشن میشناختند بهعنوان یک بازیگر کمدی بپذیرند شاید خیلی سختتر بود تا اینکه حالا مرا در نقشهای جدی بپذیرند با توجه به اینکه من چهره نسبتاً خشنی هم دارم. بههر حال در چرخش کمدی به جدی چالشهایی وجود دارد. از این حیث که مردم من را بهعنوان بازیگر کمدی میشناسند و حالا اگر بخواهند در نقشهای جدی من را ببینند هم خیلی راحت نیست و نیاز به زمان برای مخاطب و تمرکز برای من دارد تا بتوانم ذهنیت قبلی مخاطب را بشکنم و با چهره تازهای از خود مواجه کنم که باورپذیر باشد.
آقای جمشیدی شما در ورود به عرصه بازیگری علاوه بر اینکه ابتدا در نقش خود ظاهر شدید، در کنار سام درخشانی یک زوج کمدی را هم تشکیل دادید. فکر میکنید اگر این اتفاق نمیافتاد و زوج شما و آقای درخشانی شکل نمیگرفت آیا در مسیر بازیگری تان هم تأثیر میگذاشت و ممکن بود در مسیر دیگری قرار میگرفتید؟
بله من بارها گفتم که سریال «پژمان» ریسک بزرگی بود. شاید بزرگترین ریسک زندگی من بود؛ چون من سابقهای در فوتبال داشتم و با آن سابقه میتوانستم در سطوح مختلف کار مربیگری کنم اما اگر سریال «پژمان» پخش میشد و مورد اقبال مردم قرار نمیگرفت و زوج من و سام درخشانی جواب نمیداد شاید برگشتن به دنیای فوتبال هم برای من سختتر میشد. حالا اینکه چه اتفاقی میافتاد نمیدانم ولی قطعاً سرنوشت من عوض میشد و در مسیر متفاوتی از حالا قرار میگرفت.
حالا که بحث از زوج هنری و زوج کمدی مطرح شد با ارجاع به فیلم «شیشلیک» به نظر میرسد ظرفیت خوبی برای شکلگیری زوج جمشیدی و عطاران وجود دارد. ضمن اینکه شما در سریال «زیر خاکی» در کنار خانم ژاله صامتی؛ زوج کمدی خوبی را شکل دادید و بهنظر میرسد یکی از ظرفیتهای پژمان جمشیدی قابلیت زوج شدگی در بازیگری و سینماست. نظر خودتان چیست؟
من که عاشق آقای عطاران هستم. به نظرم شکلگیری یک زوج هنری در کمدی خیلی مهم است. مثل «هزارپا» زوج آقای عطاران و جواد عزتی، مثل «بارکد» زوج محسن کیایی و بهرام رادان، مثل «سن پترزبورگ» زوج پیمان قاسمخانی و محسن تنابنده، امیدوارم حضور من در کنار آقای عطاران در «شیشلیک» به جذابیت این زوج منجر شده باشد. من که آرزو داشتم در کنار آقای عطاران بازی کنم. به آقای مهدویان هم گفتم چه بهتر که این آرزو در فیلمی به کارگردانی شما اتفاق بیفتد که توانایی و کارنامه مشخصی دارید. با خانم صامتی قبلاً هم بازی کرده بودم. در چند تئاتر از جمله تئاتری که خودشان کارگردانی کرده بودند من نقش اصلی آن را بازی کردم. همچنین در «زیرخاکی» و «تگزاس دو» با هم بازی کردیم و الان هم داریم «زیرخاکی دو» را با هم کار میکنیم به نظرم ایشان فوقالعاده و از نوابغ بازیگری کشور ماست. من هم از حرفهای بودن و توانایی بازیگریشان و هم از اخلاق خوبشان خیلی چیزها یاد گرفتم و میگیرم. امیدوارم در آینده باز هم این همکاری تکرار بشود.
در جشنواره امسال در «شیشلیک» که به نظرم بیشتر تلخ بود تا طنز لحظاتی بود که با پژمان جمشیدی بغض کردیم. به نظرتان پژمان جمشیدی به همان اندازه که میتواند بخنداند میتواند بگریاند؟
موافقم. به نظر منم «شیشلیک» فیلم تلخی است. فیلم عجیبی که اگر اکران بشود حرفهای زیادی برای گفتن دارد. خود من هم با سکانس عروسی خیلی متأثر شدم و به نظر من یکی از عجیبترین سکانسهای تاریخ سینمای ماست. خیلی سکانس تلخی است خیلی تلخ و من خیلی این سکانس را دوست دارم. من این سکانس و آن سکانسی که خانم ثابتی جلوی در خانه من میآید و من که تازه از بیرون آمدهام بچهام را بلند میکنم و میگویم بیسواد آینده و بیکار حال حاضر را هم خیلی دوست دارم.
بهعنوان سؤال پایانی خواستم بگویم پژمان جمشیدی بدون اغراق یا هرگونه نگاه صرف ستایشآمیز توانسته خود را در سینمای ایران اثبات کند و من معتقدم از بسیاری از بازیگران شناخته شده و سلبریتی هم جلوتر است. چقدر مراقب هستید که از این مسیر دور و منحرف نشوید و برای حرفهای ماندن چه میکنید؟
این نگاه لطف شماست اما اینکه چگونه مراقبت کنم نمیدانم دقیقاً ولی میدانم که خیلی سخت است. نه در ارتباط با خودم که درباره هرکس هرچه هنرمندی موفقتر شود پیشنهادات اغواکننده و هیجان انگیز هم به او بیشتر میشود چه مالی و چه کاری و شغلی و در این شرایط حفظ کردن موقعیت هنری خیلی سخت میشود؛ بویژه با توجه به شرایط سخت اقتصادی که در جامعه ما وجود دارد سختتر هم میشود. با این حال سعی میکنم در انتخاب هایم دقیق و سختگیر باشم و دستکم انتخابهایی باشد که مردم دوست داشته باشند و خیلی صادقانه بگویم برای من مهمترین معیار این است که مخاطب کارم را دوست داشته باشد و برای این هدف و دغدغه همه تلاشم را خواهم کرد.
منتقد سینما
گاهی بهترین اتفاقات زندگی در بدترین زمان ممکن یا در بدترین سال زندگی میافتد. سال 99 برای پژمان جمشیدی چنین وضعیتی داشت. او در حالی نامزد دریافت سیمرغ برای بهترین نقش مکمل شد که بهترین دوستانش در فوتبال مهرداد میناوند و علی انصاریان را به دلیل ابتلا به کرونا از دست داد. فارغ از این، جمشیدی سال 99 را با سریال زیر خاکی آغاز کرد که بازیاش در کنار ژاله صامتی مورد توجه قرار گرفت. از سوی دیگر او امسال هم فیلم و هم سریال خوب، بد، جلف را در اکران عمومی و نمایش خانگی بهعنوان بازیگر این آثار داشت و امسال با دو حضور متفاوت یکی در شیشلیک و دیگری در خط فرضی، حضور پررنگی در جشنواره داشت. قطعاً یکی از ستارههای سینمای ایران در سال 99 پژمان جمشیدی بود. به این بهانه با او گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
سال 99 سال عجیبی برای شما بود. سال اشکها و لبخندها. سالی که با زیرخاکی گام بلندی در نقش آفرینی تلویزیونی برداشتید. دو نقش متفاوت در فیلمهای «شیشلیک» و «خط فرضی» داشتید که انگار تلاشی بود تا فرضیههای کلیشهای درباره خود و بازی در نقشهای کمدی را بشکنید و خودتان را ثابت کنید. در جشنواره فجر نامزد سیمرغ شدید و همچنین حضور در نمایش خانگی با سریال «خوب، بد، جلف» البته از سوی دیگر مهرداد میناوند و علی انصاریان دو نفر از دوستان قدیمی خود را از دست دادید و درست در همان زمان حاشیههای تلخ جشنواره را تجربه کردید. حس و حال خودتان درباره سال 99 چیست؟
واقعا سال 99 سال عجیبی بود. شاید عجیبترین سال زندگی همه ما؛ حتی باید گفت عجیبترین سال برای همه کسانی که در این مقطع تاریخی در کل دنیا زندگی میکنند. اتفاقاتی افتاد که شاید اگر دو ماه قبلش به ما میگفتند ما باور نمیکردیم. ویروس کرونا و تخریب هایش، دوری آدم ها از هم و آسیب هایش، کم شدن روابط انسانی و ترسیدن آدم ها از هم و دوری از معاشرت با هم که چیز غریبی بود و چهره دنیا را عوض کرد و مزایا و معایب زیادی داشت. به نظر من بیشتر تأثیرات منفی کرونا بر روح و روان آدمها بود که خودش یک بحث بسیار مفصلی است. در مورد خودم بهترین اتفاق زندگی در سال 99 نامزد شدن در سیونهمین جشنواره فیلم فجر بود. با وجود کرونا؛ سال کم کاری برای من نبود بجز چند ماه اول که بهخاطر کرونا نمیتوانستیم کار کنیم ولی قراردادهایی که از سال قبلش بسته بودم خیلی فشرده باید اجرایی میشد و من هم باید به آنها پایبند میبودم. از جمله بازی در فیلم «شیشلیک» که تجربه حضور در آن برای من خیلی جذاب بود. محمدحسن مهدویان کارگردانی بسیار کاربلد و گروه بسیار خوبی در پشت صحنه داشتند. حضور آقای عطاران و خانم ثابتی مزید بر علت بود همچنین استاد جمشید هاشمپور که برای من افتخاری بزرگ بود که در کنار ایشان بازی کنم. «خط فرضی» به دوران قبل از کرونا مربوط میشد که شاید متفاوتترین تجربه من در عرصه بازیگری بود. کار سختی بود اما از خروجی کار راضی بودم و فیلم را هم خیلی دوست داشتم. ضمن اینکه بازی کردن کنار سحر دولتشاهی، خانم حاجیان و آقای پورشیرازی برای من تجربه شیرینی بود گرچه خود فیلم بسیار قصه تلخی داشت اما من امسال لحظات تلخ عجیب و غریبی را تجربه کردم. از دست دادن مهرداد و علی بشدت تأثیر منفی بر روحیه و زندگی من گذاشت. اتفاقی غیر قابل باور که همچنان هم برای من باورکردنی نیست. خیلی تلخ بود؛ نمیتوانم میزان شوکی که به من وارد شد را در قالب کلمات بیان کنم. ضربه مهلکی بود هم به ما که از دوستان و هم تیمی مهرداد و علی بودیم و هم به جامعه و مردم. پس از مرگ مهرداد و علی، ترس عجیبی در جامعه ایجاد شد و اتفاق ناگواری را رقم زد. درباره «خوب، بد، جلف» هم باید بگویم قسمت اول آن در دو جشنواره قبلی، اتفاق های خوبی برای آن افتاد و در آرای مردمی دوم شد. «خوب، بد، جلف 2» به نظر از حیث کارگردانی، سینماییتر از قسمت اول بود ولی از حیث فیلمنامه به نظرم مخاطبان قصه اول را بیشتر دوست داشتند. اما اتفاقاتی که در اکران به خاطر کرونا و تعطیلی سینماها افتاد ضربه شدیدی به نمایش و اکران آن زد و فیلمی که طبق پیشبینیها میتوانست دو سه تا فیلم برتر سال شود دچار افت شدید فروش شد و اصلاً در اکران نابود شد.
ما چون فیلمنامه قسمت دوم را نیمه کاره رها کرده بودیم پیمان قاسمخانی خیلی علاقه نشان داد حالا که سینما تعطیل است ما قسمت سوم آن را برای نمایش خانگی تولید کنیم و داستان را تمام کنیم که مدیون مخاطبانی که «فیلم خوب بد جلف دو» را در سینما دیدند نباشیم.
نام پژمان جمشیدی فارغ از بازیکن- بازیگر بودن، کانون مناقشات ژورنالیستی درباره ورود بازیکنان به عرصه بازیگری است که طی این سالها همواره یکی از چالشهای شما در سینما بوده. گرچه بهنظر من شما با بازی در فیلم «سوءتفاهم» به این سوءتفاهمها پایان دادید و ثابت کردید که از پی حشمت و جاه به اینجا نیامدید و بازیگری برای شما جدی است. با این حال انگار هنوز برخی این جدیت را جدی نگرفتهاند یا نمیخواهند توانایی شما در بازیگری را باور کنند. فکر میکنید چه باید کرد تا این عده قانع شوند و شما را به جای بازیگر کنونی سینما با بازیکن سابق فوتبال به یاد نیاورند؟
بله این حاشیه ورود من به سینما همیشه وجود داشته است و راستش خیلی دوست ندارم به آن بپردازم و به نظرم اگر بخواهم به آن بپردازم مسأله لوث میشود. شاید تنها چیزی که در واکنش به این حاشیهها در من ایجاد میشود انگیزه بیشتر است. وقتی برای فیلم «سوءتفاهم» نامزد شدم و آن اتفاقات افتاد نه ناراحت شدم و نه برای من دور از ذهن بود. خب من در این جامعه زندگی میکنم و با انواع و اقسام دیدگاهها مواجه میشوم هیچ چیزی مرا متعجب و شوکه نمیکند. ما آدمهایی هستیم با افکار وعقاید مختلف، تربیتها و فرهنگهای مختلف و برای همین اگر بتوانیم به نظرات هم احترام بگذاریم حتی اگر برای ما خوشایند نباشد هم جامعه بهتری خواهیم داشت و هم زندگی راحت تری. به همین دلیل نه متعجب میشوم نه ناراحت و عصبانی. به همین خاطر هم در مقام پاسخگویی برنمیآییم چون لزومی نمیبینیم چون دارم کارم را میکنم و هدف من انجام آن کار است و زمانی که در ریل این کار هستم ضرورتی ندارد که به هر حرف و نظری واکنش نشان دهم؛ بخصوص کار هنری که دیده میشود و مردم و منتقدان خودشان قضاوت میکنند. ضمن اینکه هر چقدر هم توضیح بدهی به اندازه خود کار و بازی کردن نمیتوانی از خودت دفاع کنی.
گرچه دو عرصه فوتبال و سینما از هم متفاوت است اما بهنظرم میتوان بین بازیکن بودن و بازیگر شدن پل زد. مثلاً تجربه کار تیمی و جمعی یا نقش مهارتهای فردی در خلق موقعیت یا رضایت هواداران و مخاطبان به نوعی در هر دو حوزه وجود دارد. آیا تجربههای فوتبالی و بازیکن بودن به درد بازیگری شما هم خورد یا نه؟
بهنظرم نسبت بین بازیگر و بازیکن بودن در عرصه تئاتر بیشتر خودش را نشان میدهد تا سینما. فوتبال از این لحاظ میتواند شبیه تئاتر باشد که تو حست را مستقیم از تماشاگر میگیری و این لذت را در لحظه تجربه میکنی؛ حسی که خیلی خوشایند است. شاید تجربه فوتبال در مسائلی از این دست به من کمک کرده باشد. مثلاً اینکه استرس کمتری از بازی جلوی تماشاگران تئاتر داشتم و فشار نگاه تماشاگران را روی خودم حس نمیکردم. با اینکه به حضور من در عرصه تئاتر نقدهای بیشتر و تندتری نسبت به سینما وجود داشت، ولی بازهم باعث نمیشود فشار حضور تماشاگر را حس کنم. اتفاقاً انگیزه و ذوق بیشتری برای اجرا میداد. هر چه سالن پرتر بود برای من خوشایندتر بود.
به نظر میرسد شما هم برای تجربهگرایی در سینما و بازیگری و هم برای اثبات خود به منتقدانی که با بدبینی به کارنامه شما نگاه میکنند تلاش میکنید تا از نقشهای کمیک فاصله بگیرید و حتی امسال به غیر از «خط فرضی» در فیلم «شیشلیک» هم به اعتقاد من نقش شما جدی بود نه کمدی. اینکه مردم شما را در نقش جدی بپذیرند آیا به این برمیگردد که اولین بار و در ادامه شما را در نقشهای کمدی دیدند یا ویژگیهای فردی شما مثلاً نوع فیزیک صورت و شمایل ظاهری تان باعث میشود پژمان جمشیدی را در نقشهای طنازانه باور کنند. اساساً خودتان به نقش آفرینی در کدام ژانر بیشتر علاقه دارید.
به درست یا غلط خیلی بین نقشها تفاوت قائل نیستم اما حس میکنم اگر در درجه اول فیلمنامه خوبی باشد در درجه دوم کارگردان خوب و در درجه سوم کستینگ خوبی باشد به من انگیزه و حس بهتری برای حضور در آن کار میدهد. از همه اینها مهمتر این است که اصلاً بتوانم آن نقش را اجرا کنم یا نه؛ یعنی توانایی اجرای آن نقش را در خودم ببینم یا نه. اینکه میتوانم آن نقش را چنان که در فیلمنامه هست یا کارگردان انتظار دارد پیاده کنم یا نه. دغدغههای اصلی و همیشگی من برای قبول یک نقش و حضور در یک فیلم و سریال همین مؤلفه هاست. دلیل اینکه در فیلمهای با ژانر جدیتر نقشهای کوتاهتر هم بازی کردم به همین دلیل است؛ چون دوست داشتم اگر توانایی خاصی در ایفای آن نقش دارم دیده شود و خودم آن را تجربه کنم. برای نقشهای کمدی که پیشنهاد داشتم همیشه ولی برای نقشهای جدی پیشنهادات آنقدر نبود. قبول کردن نقشهای کوتاه مثل فیلم «هزارتو» و حتی همین «خط فرضی» به من کمک کرد و میکند که کارگردانها از این زاویه هم بازی مرا ببینند و اگر قابل بدانند برای کارهایی که میخواهند بسازند پیشنهاد دهند. در مورد اینکه مردم مرا در نقشهای جدی میپذیرند یا خیر؛ پاسخ قطعی دادن دشوار است. همین که مردم مرا بهعنوان یک دفاع و فوتبالیست خشن میشناختند بهعنوان یک بازیگر کمدی بپذیرند شاید خیلی سختتر بود تا اینکه حالا مرا در نقشهای جدی بپذیرند با توجه به اینکه من چهره نسبتاً خشنی هم دارم. بههر حال در چرخش کمدی به جدی چالشهایی وجود دارد. از این حیث که مردم من را بهعنوان بازیگر کمدی میشناسند و حالا اگر بخواهند در نقشهای جدی من را ببینند هم خیلی راحت نیست و نیاز به زمان برای مخاطب و تمرکز برای من دارد تا بتوانم ذهنیت قبلی مخاطب را بشکنم و با چهره تازهای از خود مواجه کنم که باورپذیر باشد.
آقای جمشیدی شما در ورود به عرصه بازیگری علاوه بر اینکه ابتدا در نقش خود ظاهر شدید، در کنار سام درخشانی یک زوج کمدی را هم تشکیل دادید. فکر میکنید اگر این اتفاق نمیافتاد و زوج شما و آقای درخشانی شکل نمیگرفت آیا در مسیر بازیگری تان هم تأثیر میگذاشت و ممکن بود در مسیر دیگری قرار میگرفتید؟
بله من بارها گفتم که سریال «پژمان» ریسک بزرگی بود. شاید بزرگترین ریسک زندگی من بود؛ چون من سابقهای در فوتبال داشتم و با آن سابقه میتوانستم در سطوح مختلف کار مربیگری کنم اما اگر سریال «پژمان» پخش میشد و مورد اقبال مردم قرار نمیگرفت و زوج من و سام درخشانی جواب نمیداد شاید برگشتن به دنیای فوتبال هم برای من سختتر میشد. حالا اینکه چه اتفاقی میافتاد نمیدانم ولی قطعاً سرنوشت من عوض میشد و در مسیر متفاوتی از حالا قرار میگرفت.
حالا که بحث از زوج هنری و زوج کمدی مطرح شد با ارجاع به فیلم «شیشلیک» به نظر میرسد ظرفیت خوبی برای شکلگیری زوج جمشیدی و عطاران وجود دارد. ضمن اینکه شما در سریال «زیر خاکی» در کنار خانم ژاله صامتی؛ زوج کمدی خوبی را شکل دادید و بهنظر میرسد یکی از ظرفیتهای پژمان جمشیدی قابلیت زوج شدگی در بازیگری و سینماست. نظر خودتان چیست؟
من که عاشق آقای عطاران هستم. به نظرم شکلگیری یک زوج هنری در کمدی خیلی مهم است. مثل «هزارپا» زوج آقای عطاران و جواد عزتی، مثل «بارکد» زوج محسن کیایی و بهرام رادان، مثل «سن پترزبورگ» زوج پیمان قاسمخانی و محسن تنابنده، امیدوارم حضور من در کنار آقای عطاران در «شیشلیک» به جذابیت این زوج منجر شده باشد. من که آرزو داشتم در کنار آقای عطاران بازی کنم. به آقای مهدویان هم گفتم چه بهتر که این آرزو در فیلمی به کارگردانی شما اتفاق بیفتد که توانایی و کارنامه مشخصی دارید. با خانم صامتی قبلاً هم بازی کرده بودم. در چند تئاتر از جمله تئاتری که خودشان کارگردانی کرده بودند من نقش اصلی آن را بازی کردم. همچنین در «زیرخاکی» و «تگزاس دو» با هم بازی کردیم و الان هم داریم «زیرخاکی دو» را با هم کار میکنیم به نظرم ایشان فوقالعاده و از نوابغ بازیگری کشور ماست. من هم از حرفهای بودن و توانایی بازیگریشان و هم از اخلاق خوبشان خیلی چیزها یاد گرفتم و میگیرم. امیدوارم در آینده باز هم این همکاری تکرار بشود.
در جشنواره امسال در «شیشلیک» که به نظرم بیشتر تلخ بود تا طنز لحظاتی بود که با پژمان جمشیدی بغض کردیم. به نظرتان پژمان جمشیدی به همان اندازه که میتواند بخنداند میتواند بگریاند؟
موافقم. به نظر منم «شیشلیک» فیلم تلخی است. فیلم عجیبی که اگر اکران بشود حرفهای زیادی برای گفتن دارد. خود من هم با سکانس عروسی خیلی متأثر شدم و به نظر من یکی از عجیبترین سکانسهای تاریخ سینمای ماست. خیلی سکانس تلخی است خیلی تلخ و من خیلی این سکانس را دوست دارم. من این سکانس و آن سکانسی که خانم ثابتی جلوی در خانه من میآید و من که تازه از بیرون آمدهام بچهام را بلند میکنم و میگویم بیسواد آینده و بیکار حال حاضر را هم خیلی دوست دارم.
بهعنوان سؤال پایانی خواستم بگویم پژمان جمشیدی بدون اغراق یا هرگونه نگاه صرف ستایشآمیز توانسته خود را در سینمای ایران اثبات کند و من معتقدم از بسیاری از بازیگران شناخته شده و سلبریتی هم جلوتر است. چقدر مراقب هستید که از این مسیر دور و منحرف نشوید و برای حرفهای ماندن چه میکنید؟
این نگاه لطف شماست اما اینکه چگونه مراقبت کنم نمیدانم دقیقاً ولی میدانم که خیلی سخت است. نه در ارتباط با خودم که درباره هرکس هرچه هنرمندی موفقتر شود پیشنهادات اغواکننده و هیجان انگیز هم به او بیشتر میشود چه مالی و چه کاری و شغلی و در این شرایط حفظ کردن موقعیت هنری خیلی سخت میشود؛ بویژه با توجه به شرایط سخت اقتصادی که در جامعه ما وجود دارد سختتر هم میشود. با این حال سعی میکنم در انتخاب هایم دقیق و سختگیر باشم و دستکم انتخابهایی باشد که مردم دوست داشته باشند و خیلی صادقانه بگویم برای من مهمترین معیار این است که مخاطب کارم را دوست داشته باشد و برای این هدف و دغدغه همه تلاشم را خواهم کرد.
گزارش اردکانیان، وزیر نیرو از طرحهای افتتاح شده در سال 1399
سرمایه گذاری روزانه 222 میلیارد تومان در وسط جنگ اقتصادی
رضا اردکانیان
وزیر نیرو
تکرار کردن موفقیتی که با همکاری و هماهنگــــــی گروه بزرگی از آدمیان به دست میآید همیشه دشوارتر از به دست آوردن آن موفقیت برای اولین بار است. پویش هرهفته_الف_ب_ایران وقتی برای بار اول در مهرماه 1398 به رئیسجمهوری محترم وعده داده شد، با کمک همه همکاران وزارت نیرو در ستاد، شرکتهای تابعه و شرکتهای بخش خصوصی تلاش کردیم تا درست بموقع کار تکمیل، راهاندازی و بهرهبرداری از 227 طرح به ارزش بیش از 33 هزار میلیارد تومان را در سراسر کشور به انجام رسانیم. ما هفته بههفته طبق زمانبندی این کار را انجام داده و در اسفند 1398 ختم پویش را به افتخار ایران و ایرانیانی که در به ثمر رسیدن پویش یا بهرهمندی از مزایای طرحها سهیم بودند جشن گرفتیم. گزارش آنچه را در پویش هرهفته_الف_ب_ایران انجام گرفت با عنوان «وعدهای که وفا شد» خدمت ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران گزارش کردیم.
تکرار موفقیت پویش هرهفته_الف_ب_ایران در سال 1398 را از ابتدای امسال تاکنون نیز شاهد بودیم و روز سهشنبه بیستوششم اسفندماه 1399 بار دیگر موفقیت همه دستاندرکاران دولتی و غیردولتی در اجرای طرحهای آب و برق در سال 1399 را جشن گرفته و اختتامیه پویش هرهفته_الف_ب_ایران در این سال نیز برگزار شد. ما برای دومین سال موفق شدیم آنچه را وعده داده بودیم طبق برنامه و با زمانبندی مشخص به مردم ایران تقدیم کنیم.
پویش هرهفته_الف_ب_ایران در سال 1399 نسبت به سال 1398 دارای پیشرفت مفهومی و مقداری بود. پیشرفت مفهومی آن بود که در این سال «اصلاحات سازوکاری» به «طرحهای ساختوسازی» اضافه شدند. ما با درک این واقعیت مهم که سازوکارها بستر و پیشران بهتر و بهرهور شدن ساختوسازها هستند و نظام انگیزهها برای پیشبرد عمران و آبادانی بشدت تحت تأثیر سازوکارهاست، اصلاحات سازوکاری، نرمافزاری و نهادی را در دستور کار پویش سال 1399 قرار دادیم و به این جهت پیشرفتی مفهومی در اجرای پویش و دستور کار صنعت آب و برق را شاهد بودیم. پویش هرهفته_الف_ب_ایران سال 1399 شاهد افزایش مقداری نیز بود. تعداد طرحهایی که در این پویش به بهرهبرداری رسیدند و میزان سرمایهگذاری صورتگرفته روی آنها بسیار چشمگیر و نسبت به سال 1398 با افزایش همراه بوده است.
طرحهای ساختوسازی اعم از سد، شبکه آبیاری، انواع نیروگاه حرارتی و تجدیدپذیر، تصفیهخانه آب و فاضلاب، آبرسانی پایدار روستایی و تأسیسات انتقال و توزیع برق به تعداد 254 طرح و با سرمایهگذاری 80163 میلیارد تومان در 31 استان کشور در قالب این پویش افتتاح شده و به بهرهبرداری رسیدند (جدول 1).
طرحهای سازوکاری اجراشده در قالب این پویش نیز 53 طرح بوده است و به این ترتیب صنعت آب و برق در سال 1399 جمعاً 307 طرح به ارزش 81022 میلیارد تومان را راهاندازی و به بهرهبرداری رسانده است. این بدان معناست که میزان سرمایهگذاری به بهرهبرداری رسیده در صنعت آب و برق ایران در سال 1399، در شرایطی که کشور و دولت تحت شدیدترین جنگ اقتصادی و بروز بحران کرونا بوده، بهطور متوسط در هر روز به 222 میلیارد تومان بالغ شده است.
اختتامیه و آخرین روز پویش هرهفته_الف_ب_ایران نیز ویژگی خاص خود را داشت. طرح بزرگ جمعآوری و تصفیه فاضلاب غرب تهران و تصفیهخانه فاضلاب پردیس به ارزش 9175 میلیارد تومان به ایستگاه پایانی رسیدند. بخش آب و جمعآوری و تصفیه فاضلاب تهران در دولت یازدهم شاهد پیشرفت گستردهای بوده است. جمع سرمایهگذاری در این دو بخش در دولتهای یازدهم و دوازدهم بالغ بر 16000 میلیارد تومان بوده و جمعیت تحت پوشش شبکه فاضلاب کلانشهر تهران از 2.5 میلیون نفر در سال 1392 به 6 میلیون نفر افزایش یافته و ظرفیت تصفیهخانههای فاضلاب رشد 9 برابری داشته است.
طرح فاضلاب غرب شهر تهران شامل احداث 6 واحد تصفیهخانه، حفر 11668 کیلومتر تونل فاضلابرو، 1670 کیلومتر شبکه جمعآوری فاضلاب و خط انتقال است که جمعیت 3 میلیون نفر را با ظرفیت تصفیه 780000 مترمکعب در شبانهروز تحت پوشش قرار میدهد. عملیات احداث تصفیهخانه این طرح با عنوان تصفیهخانه فیروز بهرام در سال 1396 آغاز شده بود که با تحت پوشش قرار دادن 2100000 نفر دومین تصفیهخانه بزرگ کشور است و به این علت که از فناوری بهروز دنیا استفاده میکند قابلیت تولید پساب با بهترین استاندارد محیطزیستی و تولید لجن استاندارد را داراست. بخش لجن این تصفیهخانه قادر به تولید 6 مگاوات برق نیز است که نیمی از مصرف برق تأسیسات این تصفیهخانه را تأمین میکند.
طرح فاضلاب غرب شهر تهران مکمل طرحهای متعدد آب و فاضلاب دولتهای یازدهم و دوازدهم در استان تهران است. واحدهای اول و دوم تصفیهخانه هفتم آب تهران، بهرهبرداری از طرح آبرسانی از سد ماملو، طرح سلامت با هدف تعادلبخشی کمی و کیفی آب در مناطق غربی و جنوب شهری تهران، بهرهبرداری از تصفیهخانه آب شهرستان پردیس، تکمیل رینگ آبرسانی شهر تهران از سامانههای شمال شرق و غرب، بهرهبرداری از طرحهای آبرسانی جنوب شرق و جنوب غرب استان تهران؛ به علاوه احداث 16 واحد تصفیهخانه فاضلاب با ظرفیت 310 میلیون مترمکعب در سال، توسعه و اصلاح 3800 کیلومتر شبکه جمعآوری اصلی و فرعی فاضلاب، اجرای 129 کیلومتر خطوط انتقال فاضلاب، نصب 341000 فقره انشعاب جدید فاضلاب با هزینه کردن 11 هزار میلیارد تومان به علاوه ساخت 7000 کیلومتر از کل 8000 کیلومتر شبکه خطوط انتقال فاضلاب هدفگذاری شده از جمله اقدامات صورتگرفته در استان تهران در حیطه آب و فاضلاب بوده است.
ظرفیت تصفیه فاضلاب شهرهای استان تهران (به غیر از شهر تهران) تا قبل از دولت یازدهم حدود 9 میلیون متر مکعب در سال بوده که از ابتدای دولت تدبیر و امید تاکنون از رشد 9 برابری به 80 میلیون مترمکعب رسیده و جمعیت تحت پوشش فاضلاب در شهرهای استان تهران (به غیر از تهران) به 880000 نفر افزایش یافته که رشد چهار برابری نسبت به قبل از دولت یازدهم را نشان میدهد.
کارکنان وزارت نیرو، شرکتهای تابعه و شمار زیادی از شرکتهای مهندسین مشاور و پیمانکاری در بخش خصوصی و غیردولتی کوشیدند با وجود همه ناملایمتهای بینالمللی و اقتصادی به همه وعدههای داده شده درباره احداث، تکمیل و بهرهبرداری از طرحهای صنعت آب و برق در بخش ساختوسازها و سازوکارها جامه عمل پوشانده شود. ما وعده داده بودیم با همه وجود و توان بکوشیم حتی در آخرین سال دولت که معمولاً دستگاههای اجرایی دچار صورتهایی از کمانگیزگی میشوند، یک لحظه از پا ننشینیم و در سال جهش تولید جز به پیشبرد آبادانی ایران و همزمان دمیدن روح امید به جامعه نیندیشیم و طرحهایی را که در قالب پویش هرهفته_الف_ب_ایران وعده داده بودیم به نتیجه برسانیم، «وعدهای که وفا شد» برای دومین بار؛ تقدیم به ملت ایران.
وزیر نیرو
تکرار کردن موفقیتی که با همکاری و هماهنگــــــی گروه بزرگی از آدمیان به دست میآید همیشه دشوارتر از به دست آوردن آن موفقیت برای اولین بار است. پویش هرهفته_الف_ب_ایران وقتی برای بار اول در مهرماه 1398 به رئیسجمهوری محترم وعده داده شد، با کمک همه همکاران وزارت نیرو در ستاد، شرکتهای تابعه و شرکتهای بخش خصوصی تلاش کردیم تا درست بموقع کار تکمیل، راهاندازی و بهرهبرداری از 227 طرح به ارزش بیش از 33 هزار میلیارد تومان را در سراسر کشور به انجام رسانیم. ما هفته بههفته طبق زمانبندی این کار را انجام داده و در اسفند 1398 ختم پویش را به افتخار ایران و ایرانیانی که در به ثمر رسیدن پویش یا بهرهمندی از مزایای طرحها سهیم بودند جشن گرفتیم. گزارش آنچه را در پویش هرهفته_الف_ب_ایران انجام گرفت با عنوان «وعدهای که وفا شد» خدمت ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران گزارش کردیم.
تکرار موفقیت پویش هرهفته_الف_ب_ایران در سال 1398 را از ابتدای امسال تاکنون نیز شاهد بودیم و روز سهشنبه بیستوششم اسفندماه 1399 بار دیگر موفقیت همه دستاندرکاران دولتی و غیردولتی در اجرای طرحهای آب و برق در سال 1399 را جشن گرفته و اختتامیه پویش هرهفته_الف_ب_ایران در این سال نیز برگزار شد. ما برای دومین سال موفق شدیم آنچه را وعده داده بودیم طبق برنامه و با زمانبندی مشخص به مردم ایران تقدیم کنیم.
پویش هرهفته_الف_ب_ایران در سال 1399 نسبت به سال 1398 دارای پیشرفت مفهومی و مقداری بود. پیشرفت مفهومی آن بود که در این سال «اصلاحات سازوکاری» به «طرحهای ساختوسازی» اضافه شدند. ما با درک این واقعیت مهم که سازوکارها بستر و پیشران بهتر و بهرهور شدن ساختوسازها هستند و نظام انگیزهها برای پیشبرد عمران و آبادانی بشدت تحت تأثیر سازوکارهاست، اصلاحات سازوکاری، نرمافزاری و نهادی را در دستور کار پویش سال 1399 قرار دادیم و به این جهت پیشرفتی مفهومی در اجرای پویش و دستور کار صنعت آب و برق را شاهد بودیم. پویش هرهفته_الف_ب_ایران سال 1399 شاهد افزایش مقداری نیز بود. تعداد طرحهایی که در این پویش به بهرهبرداری رسیدند و میزان سرمایهگذاری صورتگرفته روی آنها بسیار چشمگیر و نسبت به سال 1398 با افزایش همراه بوده است.
طرحهای ساختوسازی اعم از سد، شبکه آبیاری، انواع نیروگاه حرارتی و تجدیدپذیر، تصفیهخانه آب و فاضلاب، آبرسانی پایدار روستایی و تأسیسات انتقال و توزیع برق به تعداد 254 طرح و با سرمایهگذاری 80163 میلیارد تومان در 31 استان کشور در قالب این پویش افتتاح شده و به بهرهبرداری رسیدند (جدول 1).
طرحهای سازوکاری اجراشده در قالب این پویش نیز 53 طرح بوده است و به این ترتیب صنعت آب و برق در سال 1399 جمعاً 307 طرح به ارزش 81022 میلیارد تومان را راهاندازی و به بهرهبرداری رسانده است. این بدان معناست که میزان سرمایهگذاری به بهرهبرداری رسیده در صنعت آب و برق ایران در سال 1399، در شرایطی که کشور و دولت تحت شدیدترین جنگ اقتصادی و بروز بحران کرونا بوده، بهطور متوسط در هر روز به 222 میلیارد تومان بالغ شده است.
اختتامیه و آخرین روز پویش هرهفته_الف_ب_ایران نیز ویژگی خاص خود را داشت. طرح بزرگ جمعآوری و تصفیه فاضلاب غرب تهران و تصفیهخانه فاضلاب پردیس به ارزش 9175 میلیارد تومان به ایستگاه پایانی رسیدند. بخش آب و جمعآوری و تصفیه فاضلاب تهران در دولت یازدهم شاهد پیشرفت گستردهای بوده است. جمع سرمایهگذاری در این دو بخش در دولتهای یازدهم و دوازدهم بالغ بر 16000 میلیارد تومان بوده و جمعیت تحت پوشش شبکه فاضلاب کلانشهر تهران از 2.5 میلیون نفر در سال 1392 به 6 میلیون نفر افزایش یافته و ظرفیت تصفیهخانههای فاضلاب رشد 9 برابری داشته است.
طرح فاضلاب غرب شهر تهران شامل احداث 6 واحد تصفیهخانه، حفر 11668 کیلومتر تونل فاضلابرو، 1670 کیلومتر شبکه جمعآوری فاضلاب و خط انتقال است که جمعیت 3 میلیون نفر را با ظرفیت تصفیه 780000 مترمکعب در شبانهروز تحت پوشش قرار میدهد. عملیات احداث تصفیهخانه این طرح با عنوان تصفیهخانه فیروز بهرام در سال 1396 آغاز شده بود که با تحت پوشش قرار دادن 2100000 نفر دومین تصفیهخانه بزرگ کشور است و به این علت که از فناوری بهروز دنیا استفاده میکند قابلیت تولید پساب با بهترین استاندارد محیطزیستی و تولید لجن استاندارد را داراست. بخش لجن این تصفیهخانه قادر به تولید 6 مگاوات برق نیز است که نیمی از مصرف برق تأسیسات این تصفیهخانه را تأمین میکند.
طرح فاضلاب غرب شهر تهران مکمل طرحهای متعدد آب و فاضلاب دولتهای یازدهم و دوازدهم در استان تهران است. واحدهای اول و دوم تصفیهخانه هفتم آب تهران، بهرهبرداری از طرح آبرسانی از سد ماملو، طرح سلامت با هدف تعادلبخشی کمی و کیفی آب در مناطق غربی و جنوب شهری تهران، بهرهبرداری از تصفیهخانه آب شهرستان پردیس، تکمیل رینگ آبرسانی شهر تهران از سامانههای شمال شرق و غرب، بهرهبرداری از طرحهای آبرسانی جنوب شرق و جنوب غرب استان تهران؛ به علاوه احداث 16 واحد تصفیهخانه فاضلاب با ظرفیت 310 میلیون مترمکعب در سال، توسعه و اصلاح 3800 کیلومتر شبکه جمعآوری اصلی و فرعی فاضلاب، اجرای 129 کیلومتر خطوط انتقال فاضلاب، نصب 341000 فقره انشعاب جدید فاضلاب با هزینه کردن 11 هزار میلیارد تومان به علاوه ساخت 7000 کیلومتر از کل 8000 کیلومتر شبکه خطوط انتقال فاضلاب هدفگذاری شده از جمله اقدامات صورتگرفته در استان تهران در حیطه آب و فاضلاب بوده است.
ظرفیت تصفیه فاضلاب شهرهای استان تهران (به غیر از شهر تهران) تا قبل از دولت یازدهم حدود 9 میلیون متر مکعب در سال بوده که از ابتدای دولت تدبیر و امید تاکنون از رشد 9 برابری به 80 میلیون مترمکعب رسیده و جمعیت تحت پوشش فاضلاب در شهرهای استان تهران (به غیر از تهران) به 880000 نفر افزایش یافته که رشد چهار برابری نسبت به قبل از دولت یازدهم را نشان میدهد.
کارکنان وزارت نیرو، شرکتهای تابعه و شمار زیادی از شرکتهای مهندسین مشاور و پیمانکاری در بخش خصوصی و غیردولتی کوشیدند با وجود همه ناملایمتهای بینالمللی و اقتصادی به همه وعدههای داده شده درباره احداث، تکمیل و بهرهبرداری از طرحهای صنعت آب و برق در بخش ساختوسازها و سازوکارها جامه عمل پوشانده شود. ما وعده داده بودیم با همه وجود و توان بکوشیم حتی در آخرین سال دولت که معمولاً دستگاههای اجرایی دچار صورتهایی از کمانگیزگی میشوند، یک لحظه از پا ننشینیم و در سال جهش تولید جز به پیشبرد آبادانی ایران و همزمان دمیدن روح امید به جامعه نیندیشیم و طرحهایی را که در قالب پویش هرهفته_الف_ب_ایران وعده داده بودیم به نتیجه برسانیم، «وعدهای که وفا شد» برای دومین بار؛ تقدیم به ملت ایران.
انتقاد رئیس جمهوری از تصویب نشدن لوایح FATF:
دست بانک مرکزی را برای تعامل با دنیا باز بگذارید
■ واقعیتها را تحریف نکنید ■ در این سالها با پولشویی و تأمین مالی تروریسم مبارزه کردیم اما بلد نبودیم آن را اعلام کنیم؛ آدم دلش میسوزد
■ برای رفع تحریم ها یک لحظه را هم از دست نمی دهیم ■ مدیریت در شرایط جنگ با شرایط عادی متفاوت است
سال خیلی سختی بود. میدانم بر مردم خیلی سخت گذشت ومی دانم مردم با چه مشکلاتی مواجه بودند
گروه اقتصادی/ رئیس جمهوری در روزهای آخر سال در شصتمین اجلاس مجمع سالانه بانک مرکزی شرکت کرد و خواهان آن شد که دست بانک مرکزی را برای تعامل با دنیا باز بگذارند. به نظر میآید که منظور رئیس جمهوری تصویب لایحه اف ای تی اف است که در مجمع تشخیص مصلحت نظام مسکوت گذ اشته شده است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی دیروز در این اجلاس با اشاره به این نکته که در این دولت حتی در زمینه مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم اقدامات بسیار ارزندهای انجام دادیم، اما متأسفانه نتوانستیم در عرصه اطلاعرسانی درباره آنها موفق عمل کنیم که این جای تأسف دارد، گفت: دولت 4 لایحه برای مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم به مجلس ارائه کرد که هم در مجلس تصویب شد و هم ایرادات شورای نگهبان به آنها رفع شد، اما متأسفانه در جای دیگری گیر افتادهاند و جمهوری اسلامی ایران که در منطقه سردمدار مبارزه واقعی با فساد، پولشویی و تأمین مالی تروریسم است نتوانسته در عرصه افکار عمومی این تلاشهای خود را بخوبی اطلاعرسانی کند.
روحانی تصریح کرد: بانک مرکزی و دیگر بانکهای ما باید با دست باز با دنیا تعامل کنند و ما حداقل اگر برای همکاری با کشورهای دوست اهمیت قائل باشیم، باید کاری کنیم که بانکهای مرکزی و دیگر بانکهای این کشورها بتوانند بدون نگرانی از ایجاد حاشیه و مشکل با بانکهای ایران تعامل داشته باشند.
روحانی همچنین با تقسیم شرایط کشور به دو دوره قبل و بعد از سال 97، اظهار داشت: از سال 94 تا 96 با اقدامات انجام شده از سوی این دولت و عبور از تحریمها، آمار و ارقام کشور در رشد اقتصادی، نرخ تورم و اشتغال افتخارآمیز است.
رئیسجمهوری تأکید کرد: در این دوره (94 تا 96) در هر فصل بالغ بر 700 هزار نفر اشتغال خالص در کشور ایجاد شد، تورم را تک رقمی کردیم و در سال 95 رشد اقتصادی ایران بالاترین رشد اقتصادی در جهان بوده است که این یک افتخار بزرگ است.
رئیسجمهوری با بیان اینکه تحریم واقعیتهای کشور و دستاوردهای درخشان دولت تا پیش از جنگ تمام عیار اقتصادی، ظلمی بزرگ است، گفت: در سال 97 از سوی فردی که به هیچ پیمان و اصل و قاعدهای پایبند نبود، با یک جنگ اقتصادی تمام عیار مواجه شدیم و پیشبینی کارشناسان اقتصادی این بود که بر اثر فشارهای بیسابقه و تحریمهای همه جانبه تا پیش از سال 97 تورم کشور 3 رقمی خواهد شد.
روحانی با اشاره به اینکه اگر اقدامی برای مدیریت این شرایط نمیکردیم شاهد تورم 3 رقمی هم میبودیم، اظهار داشت: با تلاشهای دولت و مسئولان اقتصادی در پایان سال 97 و با ورود به سال 98 توانستیم بتدریج وضعیت را کنترل کنیم به شکلی که نرخ افزایشی تورم معکوس شده و رو به کاهش گذاشت و در حالی که در طول سال 98 روند نرخ تورم رو به کاهش بود متأسفانه در پایان این سال با بحران جدیدی بهنام همهگیری کرونا مواجه شدیم.
رئیسجمهوری تصریح کرد: کسانی که تحریمهای بیسابقه و جنگ تمام عیار اقتصادی علیه ایران را طراحی کردند، هدفشان فروپاشی اقتصاد ایران بود که اگر چه فشارهایی هم به مردم تحمیل شد، اما امروز و با گذشت 3 سال از آغاز جنگ اقتصادی، اقتصاد کشور همچنان سرپا و رو به جلو است و طرحهای عمرانی و زیربنایی که هر پنجشنبه در طول سال 99 افتتاح شدهاند، پرچمی برای اعلام شکست تلاشهای دشمنان به حساب میآید.
روحانی با اشاره به برخی طرحهای افتتاح شده در پویش ملی تدبیر و امید برای جهش تولید، خاطرنشان کرد: شاید افتتاح طرحهای عظیمی مثل احداث خطوط انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان به مناطق شرقی و مرکزی کشور در شرایط عادی چندان مهم نباشد اما وقتی در شرایط تحریم همه جانبه هر هفته شاهد افتتاح یا آغاز عملیات اجرایی چنین طرحهایی هستیم نشان میدهد که اقتصاد کشور همچنان فعال و پویا به پیش میرود.
رئیسجمهوری گفت: مدیریت در شرایط جنگی بسیار پیچیده و سخت است و بنده که سابقه مدیریت در دوران جنگ تحمیلی را دارم و در این جنگ اقتصادی نیز به فرمان رهبر معظم انقلاب فرمانده جنگ اقتصادی بودم، صمیمانه از زحمات همه سرداران خط مقدم این جبهه که مسئولان اقتصادی کشور هستند، تشکر میکنم.
رئیسجمهوری اضافه کرد: البته این تشکر به معنای آن نیست که عملکرد ما نقص و اشتباهی نداشته، اما در برابر کار بزرگی که انجام شده، باید انصاف و اعتدال را در روایت رخدادها و تاریخ رعایت کنیم.
روحانی با اشاره به اقدامات دولت در راستای اصلاح نظام بانکی، ساماندهی بانکها و تعطیل کردن مؤسسات غیرمجاز، ادغام بانکهای نظامی و راهاندازی سامانههای متعدد برخط از سوی بانک مرکزی، اظهار داشت: در کدام دوره سراغ دارید که حتی در شرایط عادی چنین اقدامات بزرگی انجام شده باشد. راهاندازی هر سامانه برخط اقدامی مؤثر در راستای شفافسازی و مبارزه با فساد است که در این دولت با قوت و قدرت دنبال شد.
روحانی تصریح کرد: میتوانم این اطمینان را به مردم بدهم که سال آینده هم در زمینه رفع تحریمها و هم در زمینه واکسیناسیون و مقابله با همهگیری کرونا سال موفق و بهتری پیش رو داریم.
تلاش مضاعف بانک مرکزی در کنترل نقدینگی
همچنین عبدالناصرهمتی، رئیس کل بانک مرکزی، در این جلسه به تشریح تحولات اقتصاد کشور و اقدامات بانک مرکزی در خصوص مدیریت بازار ارز، تأمین ارز کالاهای اساسی و مدیریت نقدینگی پرداخت.
به گزارش روابط عمومی بانک مرکزی، رئیس کل بانک مرکزی با اشاره به فشار بیسابقه تحریمها بر اقتصاد کشور گفت: با وجود کاهش شدید درآمدهای نفتی دولت در سالجاری، بانک مرکزی موفق به تأمین ارز ۱۰ میلیارد دلار با نرخ ارز ترجیحی برای واردات کالاهای اساسی، دارو و نهادههای دامی و مواد اولیه واحدهای تولیدی شد.
رئیس شورای پول و اعتبار همچنین تأکید کرد: مشکلات ناشی از شیوع ویروس کرونا فشار مضاعفی را بر اقتصاد کشور وارد و شرایط سخت و بیسابقهای برای سیاستگذاری پولی و ارزی ایجاد کرد. از این لحاظ برای حمایت از اقتصاد ۴۲ هزار میلیارد تومان وام کرونایی تخصیص داده شد که از این میزان 28.5 هزار میلیارد تومان مختص خانوارها بود. با این حال بانک مرکزی حداکثر تلاش خود را برای مدیریت نقدینگی انجام داد و با وجود کاهش قابل ملاحظه درآمد ارزی و شوک ناشی از کرونا، متوسط رشد نقدینگی در سه سال گذشته 30.3 درصد بوده که این میزان از متوسط ۲۰ سال گذشته تنها 2.8 درصد بیشتر بوده است.
وی گفت: با کمک وزارت اقتصاد طی ۴۱ حراج توانستیم ۱۱۵ هزار میلیارد تومان اوراق دولتی را به فروش برسانیم و اگر این کار انجام نمیپذیرفت پایه پولی ۳۲ واحد درصد و نقدینگی ۲۶ واحد درصد افزایش مییافت که بانک مرکزی جلوی تحقق آن را گرفت.
همتی با اشاره به رشد اقتصادی 2.2 درصدی کشور در 9 ماهه سالجاری ابراز امیدواری کرد: افزایش رشد اقتصادی طی فصول دوم و سوم سال 1399 نوید بخش عبور از شرایط سخت بخش واقعی اقتصاد ایران و حاکی از خروج از رکود و آغاز دوره رشد مجدد اقتصادی است.
رئیس کل بانک مرکزی، اجرای موفق ادغام بانکهای وابسته به نیروهای مسلح را پروژهای مهم در راستای اصلاح ساختاری نظام بانکی دانست و گفت: در خصوص اصلاح ناترازی بانکها که سابقهای طولانی در اقتصاد کشور دارد اقدامات مؤثری توسط بانک مرکزی انجام شده که نتایج آن به مرور نمایان خواهد شد.
همتی افزود: اجرای عملیات بازار باز بهعنوان یک سیاست پولی نوین مبتنی بر کنترل نرخ سود که سالها در نظام بانکی مغفول مانده بود از اقدامات مهم بانک مرکزی در سالجاری بود که منجر به بازتعریف رابطه بانک مرکزی و بانکها شده و مسیر اصلاح ناترازیهای بانکی را هموارتر میکند.
روحانی : افتتاح 307 طرح وزارت نیرو در یک سال یک افتخار بزرگ است
در همین حال روز گذشته قطار توسعه طرحهای ملی حوزه آب و برق کشور به ایستگاه چهل و پنجم رسید و رئیس جمهوری در آخرین هفته افتتاحهای این دو صنعت در سال 1399 و پنجاه و هشتمین پویش تدبیر و امید، با بینظیر نامیدن برخی از افتتاحهای انجام شده در سالجاری، به اهمیت اجرای این طرحها در سال سخت جنگ اقتصادی امریکا علیه ایران پرداخت و گفت: به فضل الهی پنجشنبههای افتتاح در تاریخ ایران ثبت شد و در سال بسیار سخت کرونا و جنگ اقتصادی توانستیم جهش تولید را در مقام عمل محقق کنیم و در این کار وزارت نیرو، تلاش بسیار زیادی انجام داد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی در آیین پایانی پویش #هرهفته_الف_ب_ایران، عنوان کرد: امسال وزارت نیرو 307 طرح و پروژه را با 81 هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری به افتتاح رساند که یک افتخار بزرگ است. این پویش موجب خشنودی همه مردم بوده است. رهبر معظم انقلاب از وزارت نیرو هم کتباً و هم شفاهاً تقدیر کردند و من هم از وزیر محترم نیرو، همه مدیران، مهندسان و طراحان و مجریان تشکر میکنم. کار بسیار عظیم و بزرگی انجام گرفته است.
روحانی با بیان اینکه افتتاح این طرحها در شرایط سخت جنگ اقتصادی و شیوع ویروس کرونا نشان داد که ملت ایران، جوانان و مهندسان کشور زنده هستند، گفت: دولت جنایتکار امریکا با طرح تروریستی خود، ظلم بزرگی علیه ملت ایران انجام داد.
امیدواریم امریکا به عقلانیت و قانون برگردد
رئیسجمهوری خاطرنشان کرد: دولت فعلی امریکا بارها به اشتباه بودن اقدامات دولت قبلی اعتراف کرده است اما بعد از گذشت دو ماه در عمل برای جبران این اشتباهات اقدامی ندیدهایم و فقط حرف بوده است که امیدواریم به مسیر عقلانیت و قانون برگردند و در این راه قدم بردارند. وی افزود: بیتردید اگرآنها به انجام تعهدات خود بازگردند این کار نه تنها به نفع خودشان است، بلکه به نفع منطقه، سازمانهای بینالمللی و تعهدات در عرصه جهانی خواهد بود. روحانی با بیان اینکه امسال سال سختی برای مردم بزرگ ایران بود، گفت: بواسطه اقدام تروریستی امریکا که هنوز هم ادامه دارد، بسیاری از فعالیتهای اقتصادی و روند صادرات و واردات کشورمان دچار مشکل شده و حتی برای خرید واکسن کرونا، با محدودیت مواجه شدیم. رئیسجمهوری با بیان اینکه افتتاح طرحها و پروژههای ملی تا هفته آخر فعالیت دولت دوازدهم ادامه خواهد داشت، خاطرنشان کرد: افتتاح اینگونه طرحها باعث دلگرمی مردم بوده و ضربه بزرگی به دشمنان محسوب میشود، چرا که دشمنان انتظار داشتند، اقتصاد ایران را دچار مشکل کنند. روحانی گفت: یکی از افتخارات دولت تدبیر و امید این بوده که در هر ماه یک تصفیهخانه فاضلاب، هر دو ماه یک تصفیهخانه آب و هر یک ماه و چند روز یک سد بزرگ را به افتتاح رسانده است، افتتاح این طرحها اقدام بسیار ارزندهای است و همچنان تا آخرین ساعتی که وظیفه خدمت به ملت ایران را داریم، ادامه خواهد داشت و انشاءالله دولت آینده نیز مسیر این خدمات را ادامه خواهد داد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی دیروز در این اجلاس با اشاره به این نکته که در این دولت حتی در زمینه مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم اقدامات بسیار ارزندهای انجام دادیم، اما متأسفانه نتوانستیم در عرصه اطلاعرسانی درباره آنها موفق عمل کنیم که این جای تأسف دارد، گفت: دولت 4 لایحه برای مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم به مجلس ارائه کرد که هم در مجلس تصویب شد و هم ایرادات شورای نگهبان به آنها رفع شد، اما متأسفانه در جای دیگری گیر افتادهاند و جمهوری اسلامی ایران که در منطقه سردمدار مبارزه واقعی با فساد، پولشویی و تأمین مالی تروریسم است نتوانسته در عرصه افکار عمومی این تلاشهای خود را بخوبی اطلاعرسانی کند.
روحانی تصریح کرد: بانک مرکزی و دیگر بانکهای ما باید با دست باز با دنیا تعامل کنند و ما حداقل اگر برای همکاری با کشورهای دوست اهمیت قائل باشیم، باید کاری کنیم که بانکهای مرکزی و دیگر بانکهای این کشورها بتوانند بدون نگرانی از ایجاد حاشیه و مشکل با بانکهای ایران تعامل داشته باشند.
روحانی همچنین با تقسیم شرایط کشور به دو دوره قبل و بعد از سال 97، اظهار داشت: از سال 94 تا 96 با اقدامات انجام شده از سوی این دولت و عبور از تحریمها، آمار و ارقام کشور در رشد اقتصادی، نرخ تورم و اشتغال افتخارآمیز است.
رئیسجمهوری تأکید کرد: در این دوره (94 تا 96) در هر فصل بالغ بر 700 هزار نفر اشتغال خالص در کشور ایجاد شد، تورم را تک رقمی کردیم و در سال 95 رشد اقتصادی ایران بالاترین رشد اقتصادی در جهان بوده است که این یک افتخار بزرگ است.
رئیسجمهوری با بیان اینکه تحریم واقعیتهای کشور و دستاوردهای درخشان دولت تا پیش از جنگ تمام عیار اقتصادی، ظلمی بزرگ است، گفت: در سال 97 از سوی فردی که به هیچ پیمان و اصل و قاعدهای پایبند نبود، با یک جنگ اقتصادی تمام عیار مواجه شدیم و پیشبینی کارشناسان اقتصادی این بود که بر اثر فشارهای بیسابقه و تحریمهای همه جانبه تا پیش از سال 97 تورم کشور 3 رقمی خواهد شد.
روحانی با اشاره به اینکه اگر اقدامی برای مدیریت این شرایط نمیکردیم شاهد تورم 3 رقمی هم میبودیم، اظهار داشت: با تلاشهای دولت و مسئولان اقتصادی در پایان سال 97 و با ورود به سال 98 توانستیم بتدریج وضعیت را کنترل کنیم به شکلی که نرخ افزایشی تورم معکوس شده و رو به کاهش گذاشت و در حالی که در طول سال 98 روند نرخ تورم رو به کاهش بود متأسفانه در پایان این سال با بحران جدیدی بهنام همهگیری کرونا مواجه شدیم.
رئیسجمهوری تصریح کرد: کسانی که تحریمهای بیسابقه و جنگ تمام عیار اقتصادی علیه ایران را طراحی کردند، هدفشان فروپاشی اقتصاد ایران بود که اگر چه فشارهایی هم به مردم تحمیل شد، اما امروز و با گذشت 3 سال از آغاز جنگ اقتصادی، اقتصاد کشور همچنان سرپا و رو به جلو است و طرحهای عمرانی و زیربنایی که هر پنجشنبه در طول سال 99 افتتاح شدهاند، پرچمی برای اعلام شکست تلاشهای دشمنان به حساب میآید.
روحانی با اشاره به برخی طرحهای افتتاح شده در پویش ملی تدبیر و امید برای جهش تولید، خاطرنشان کرد: شاید افتتاح طرحهای عظیمی مثل احداث خطوط انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان به مناطق شرقی و مرکزی کشور در شرایط عادی چندان مهم نباشد اما وقتی در شرایط تحریم همه جانبه هر هفته شاهد افتتاح یا آغاز عملیات اجرایی چنین طرحهایی هستیم نشان میدهد که اقتصاد کشور همچنان فعال و پویا به پیش میرود.
رئیسجمهوری گفت: مدیریت در شرایط جنگی بسیار پیچیده و سخت است و بنده که سابقه مدیریت در دوران جنگ تحمیلی را دارم و در این جنگ اقتصادی نیز به فرمان رهبر معظم انقلاب فرمانده جنگ اقتصادی بودم، صمیمانه از زحمات همه سرداران خط مقدم این جبهه که مسئولان اقتصادی کشور هستند، تشکر میکنم.
رئیسجمهوری اضافه کرد: البته این تشکر به معنای آن نیست که عملکرد ما نقص و اشتباهی نداشته، اما در برابر کار بزرگی که انجام شده، باید انصاف و اعتدال را در روایت رخدادها و تاریخ رعایت کنیم.
روحانی با اشاره به اقدامات دولت در راستای اصلاح نظام بانکی، ساماندهی بانکها و تعطیل کردن مؤسسات غیرمجاز، ادغام بانکهای نظامی و راهاندازی سامانههای متعدد برخط از سوی بانک مرکزی، اظهار داشت: در کدام دوره سراغ دارید که حتی در شرایط عادی چنین اقدامات بزرگی انجام شده باشد. راهاندازی هر سامانه برخط اقدامی مؤثر در راستای شفافسازی و مبارزه با فساد است که در این دولت با قوت و قدرت دنبال شد.
روحانی تصریح کرد: میتوانم این اطمینان را به مردم بدهم که سال آینده هم در زمینه رفع تحریمها و هم در زمینه واکسیناسیون و مقابله با همهگیری کرونا سال موفق و بهتری پیش رو داریم.
تلاش مضاعف بانک مرکزی در کنترل نقدینگی
همچنین عبدالناصرهمتی، رئیس کل بانک مرکزی، در این جلسه به تشریح تحولات اقتصاد کشور و اقدامات بانک مرکزی در خصوص مدیریت بازار ارز، تأمین ارز کالاهای اساسی و مدیریت نقدینگی پرداخت.
به گزارش روابط عمومی بانک مرکزی، رئیس کل بانک مرکزی با اشاره به فشار بیسابقه تحریمها بر اقتصاد کشور گفت: با وجود کاهش شدید درآمدهای نفتی دولت در سالجاری، بانک مرکزی موفق به تأمین ارز ۱۰ میلیارد دلار با نرخ ارز ترجیحی برای واردات کالاهای اساسی، دارو و نهادههای دامی و مواد اولیه واحدهای تولیدی شد.
رئیس شورای پول و اعتبار همچنین تأکید کرد: مشکلات ناشی از شیوع ویروس کرونا فشار مضاعفی را بر اقتصاد کشور وارد و شرایط سخت و بیسابقهای برای سیاستگذاری پولی و ارزی ایجاد کرد. از این لحاظ برای حمایت از اقتصاد ۴۲ هزار میلیارد تومان وام کرونایی تخصیص داده شد که از این میزان 28.5 هزار میلیارد تومان مختص خانوارها بود. با این حال بانک مرکزی حداکثر تلاش خود را برای مدیریت نقدینگی انجام داد و با وجود کاهش قابل ملاحظه درآمد ارزی و شوک ناشی از کرونا، متوسط رشد نقدینگی در سه سال گذشته 30.3 درصد بوده که این میزان از متوسط ۲۰ سال گذشته تنها 2.8 درصد بیشتر بوده است.
وی گفت: با کمک وزارت اقتصاد طی ۴۱ حراج توانستیم ۱۱۵ هزار میلیارد تومان اوراق دولتی را به فروش برسانیم و اگر این کار انجام نمیپذیرفت پایه پولی ۳۲ واحد درصد و نقدینگی ۲۶ واحد درصد افزایش مییافت که بانک مرکزی جلوی تحقق آن را گرفت.
همتی با اشاره به رشد اقتصادی 2.2 درصدی کشور در 9 ماهه سالجاری ابراز امیدواری کرد: افزایش رشد اقتصادی طی فصول دوم و سوم سال 1399 نوید بخش عبور از شرایط سخت بخش واقعی اقتصاد ایران و حاکی از خروج از رکود و آغاز دوره رشد مجدد اقتصادی است.
رئیس کل بانک مرکزی، اجرای موفق ادغام بانکهای وابسته به نیروهای مسلح را پروژهای مهم در راستای اصلاح ساختاری نظام بانکی دانست و گفت: در خصوص اصلاح ناترازی بانکها که سابقهای طولانی در اقتصاد کشور دارد اقدامات مؤثری توسط بانک مرکزی انجام شده که نتایج آن به مرور نمایان خواهد شد.
همتی افزود: اجرای عملیات بازار باز بهعنوان یک سیاست پولی نوین مبتنی بر کنترل نرخ سود که سالها در نظام بانکی مغفول مانده بود از اقدامات مهم بانک مرکزی در سالجاری بود که منجر به بازتعریف رابطه بانک مرکزی و بانکها شده و مسیر اصلاح ناترازیهای بانکی را هموارتر میکند.
روحانی : افتتاح 307 طرح وزارت نیرو در یک سال یک افتخار بزرگ است
در همین حال روز گذشته قطار توسعه طرحهای ملی حوزه آب و برق کشور به ایستگاه چهل و پنجم رسید و رئیس جمهوری در آخرین هفته افتتاحهای این دو صنعت در سال 1399 و پنجاه و هشتمین پویش تدبیر و امید، با بینظیر نامیدن برخی از افتتاحهای انجام شده در سالجاری، به اهمیت اجرای این طرحها در سال سخت جنگ اقتصادی امریکا علیه ایران پرداخت و گفت: به فضل الهی پنجشنبههای افتتاح در تاریخ ایران ثبت شد و در سال بسیار سخت کرونا و جنگ اقتصادی توانستیم جهش تولید را در مقام عمل محقق کنیم و در این کار وزارت نیرو، تلاش بسیار زیادی انجام داد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی در آیین پایانی پویش #هرهفته_الف_ب_ایران، عنوان کرد: امسال وزارت نیرو 307 طرح و پروژه را با 81 هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری به افتتاح رساند که یک افتخار بزرگ است. این پویش موجب خشنودی همه مردم بوده است. رهبر معظم انقلاب از وزارت نیرو هم کتباً و هم شفاهاً تقدیر کردند و من هم از وزیر محترم نیرو، همه مدیران، مهندسان و طراحان و مجریان تشکر میکنم. کار بسیار عظیم و بزرگی انجام گرفته است.
روحانی با بیان اینکه افتتاح این طرحها در شرایط سخت جنگ اقتصادی و شیوع ویروس کرونا نشان داد که ملت ایران، جوانان و مهندسان کشور زنده هستند، گفت: دولت جنایتکار امریکا با طرح تروریستی خود، ظلم بزرگی علیه ملت ایران انجام داد.
امیدواریم امریکا به عقلانیت و قانون برگردد
رئیسجمهوری خاطرنشان کرد: دولت فعلی امریکا بارها به اشتباه بودن اقدامات دولت قبلی اعتراف کرده است اما بعد از گذشت دو ماه در عمل برای جبران این اشتباهات اقدامی ندیدهایم و فقط حرف بوده است که امیدواریم به مسیر عقلانیت و قانون برگردند و در این راه قدم بردارند. وی افزود: بیتردید اگرآنها به انجام تعهدات خود بازگردند این کار نه تنها به نفع خودشان است، بلکه به نفع منطقه، سازمانهای بینالمللی و تعهدات در عرصه جهانی خواهد بود. روحانی با بیان اینکه امسال سال سختی برای مردم بزرگ ایران بود، گفت: بواسطه اقدام تروریستی امریکا که هنوز هم ادامه دارد، بسیاری از فعالیتهای اقتصادی و روند صادرات و واردات کشورمان دچار مشکل شده و حتی برای خرید واکسن کرونا، با محدودیت مواجه شدیم. رئیسجمهوری با بیان اینکه افتتاح طرحها و پروژههای ملی تا هفته آخر فعالیت دولت دوازدهم ادامه خواهد داشت، خاطرنشان کرد: افتتاح اینگونه طرحها باعث دلگرمی مردم بوده و ضربه بزرگی به دشمنان محسوب میشود، چرا که دشمنان انتظار داشتند، اقتصاد ایران را دچار مشکل کنند. روحانی گفت: یکی از افتخارات دولت تدبیر و امید این بوده که در هر ماه یک تصفیهخانه فاضلاب، هر دو ماه یک تصفیهخانه آب و هر یک ماه و چند روز یک سد بزرگ را به افتتاح رسانده است، افتتاح این طرحها اقدام بسیار ارزندهای است و همچنان تا آخرین ساعتی که وظیفه خدمت به ملت ایران را داریم، ادامه خواهد داشت و انشاءالله دولت آینده نیز مسیر این خدمات را ادامه خواهد داد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
کاهش اضطراب در سایه تزریق واکسن کرونا
-
«افایتیاف» و چشم انداز ایران
-
پنجشنبههای افتتاح نمایی نزدیکتر از خط مقدم جنگ اقتصادی
-
صیانت از کودکان در فضای مجازی با تولید محتوای غنی امکانپذیر است
-
پسر نوجوان خانه را منفجر کرد
-
پیچیدگیهای کرونایی سینمای جهان
-
واکسن «فخرا» رونمایی شد
-
جراحیهایی با مدل کارت ویزیت
-
بوی الکل، عطر عید
-
همکاری را جایگزین تقابل در منطقه کنیم
-
مبلغ دیه ۴۸۰ میلیون تومان تعیین شد
-
رضایت مخاطب مهمترین دغدغهام است
-
سرمایه گذاری روزانه 222 میلیارد تومان در وسط جنگ اقتصادی
-
دست بانک مرکزی را برای تعامل با دنیا باز بگذارید
-
ولادت حضرت سید الشهدا، امام حسین(ع) و روز پاسدار مبارک باد
اخبارایران آنلاین